واکاوی تطبیقی درون مایه شکواییه در دوبیتی های ادب عامه مازندران و خراسان
شکواییه یکی از گونه های اصلی ادبیات غنایی است. شاعران که وجود خویش را مورد خدشه روزگار و حتی معشوق میبینند، با زبان شکواییه شرح حال خویش مینمایند و آلام فکری، ناکامیها، رنجها و ناامیدیهای خود را بیان میکنند. ترانه های عامه، به دلیل پاسداری از هویت فرهنگی ملی و انتقال احساسات و عقاید گذشتگان، بخش مهمی از ادبیات شفاهی را تشکیل میدهند. در میان قالبهای شعری، دوبیتی، صمیمی ترین و نزدیکترین قالبی است که هم سراینده و هم مخاطب به آسانی با آن ارتباط برقرار میکند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی قصد دارد تا درونمایه شکواییه را در دوبیتی های عامیانه مازندران و خراسان بررسی کند. با مطالعه بیش از 3.000 دوبیتی عامیانه مازندرانی و خراسانی، 435 دوبیتی یعنی حدود 5/14درصد درونمایه شکواییه دیده شده است. این شکوهها از نظر محتوایی به دو دسته شخصی و فلسفی تقسیم شده اند. براساس دسته بندی انواع شکواییه ها و یافته های تحقیق میتوان گفت که در خراسان شکایت عاشق از بی وفایی معشوق و در مازندران شکایت از غم غربت بیشترین بسامد را داراست. در بقیه شکواییه ها همانند: شکایت از غم عشق؛ شکایت از دلتنگی؛ شکایت از خدمت سربازی؛ شکایت از والدین؛ شکایت از رقیب عشقی؛ شکایت از تنهایی؛ شکایت از زن بیوفا؛ شکایت از بخت و اقبال بد؛ شکایت از روزگار و شکایت از خداوند، آمار شکواییهها در دو استان نزدیک به هم است