نسبت فیض و اراده در تفکر ابن سینا
هدف مقاله ی حاضر بررسی و پاسخ بدین پرسش اساسی است: با توجه به این که نظریه ی فیض در تفکر ابن سینا، به معنای فیضان و سرریزشدن «ضروری» موجودات از حق تعالی است، این نظریه، چگونه با اراده ی الهی سازگار می شود؟ به سخن متفاوت، چگونه می توان میان «ضرورت» و «اراده» بر بستر نظریه فیض جمع کرد، حال آن که در ظاهر این دو مقوله همدیگر را نفی می کنند؟ براساس مبانی متافیزیکی، الاهیاتی ابن سینا، نویسنده بدین نتایج دست یافته است: اولا نظریه ی فیض در تفکر ابن سینا براساس مبانی و اصول متافیزیکی و الاهیاتی معینی استوار شده است که از یک حیث این مبانی و اصول با صدر و ذیل فلسفه ی ابن سینا هم پوشانی دارند. ثانیا به جهت مذکور، نظریه ی فیض تنها براساس همان مبانی و اصول قابل درک است. ثالثا با توجه به نگاه ابن سینا به مبادی موجودات، ساختار جهان، ذات و صفات باری تعالی به خصوص علم عنایی و اراده ی او، ضرورت فیض نه تنها منافی با اراده ی الاهی نیست؛ بلکه برخاسته از ذات، علم و اراده ی وجوبی اوست. یعنی جهان لازمه ی ضروری ذات واجب براساس اراده ی ضروری اوست؛ لذا هیچ ممکنی سوای حق تعالی نمی تواند ضرورتی را بر او تحمیل نماید. دشواری فهم نظریه ی فیض ابن سینا و اعتراضات، نخست از عدم توجه و اعتنا به مبانی او، دوم از قیاس و هم سان پنداری ذات الاهی با عرصه ی انسانی برمی خیزد. نظریه ی فیض ابن سینا یک تحول منطقی و اساسی در توضیح ظهور کثرت از مبدا واحد نسبت به اسلاف او به شمار می آید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.