طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزش کمینه سازی و تفکیک از مبدا پسماند (مورد مطالعه: دانش آموزان مقطع متوسطه دوم)
کاهش و تفکیک از مبدا پسماند، دو هدف غایی در مدیریت پسماند می باشد که دستیابی به آن، نیازمند یک الگوی آموزشی فراگیر و بلندمدت است. پژوهش حاضر با هدف ارایه طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزش کمینه سازی و تفکیک از مبدا پسماند در سال 1399 و 1400 در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم انجام شد.
این مطالعه از منظر هدف، کاربردی-توسعه ای و ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه بود. جامعه آماری را مدیران حوزه مدیریت پسماند و دانش آموزان تشکیل دادند. نمونه گیری مدیران به روش هدفمند و نمونه گیری دانش آموزان با شیوه تصادفی انجام شد. جهت طراحی الگو، از روش مدل سازی تفسیری ساختاری (Interpretive Structural Modeling یا ISM) و نرم افزار MicMac و برای اعتبارسنجی الگو نیز از روش حداقل مربعات جزیی و نرم افزار SmartPLS استفاده گردید.
متغیرهای «محیط آموزشی و نقش معلم، اهداف رفتاری آموزشی و نیازسنجی آموزشی» در ناحیه مستقل، متغیرهای «احترام و مسوولیت پذیری نسبت به محیط زیست، تحلیل و تعیین نظام ارزشیابی و اصول آموزش برنامه درسی» در ناحیه وابسته و «رویکردهای یاددهی- یادگیری و اصول انتخاب روش های یاددهی- یادگیری، اصول سازماندهی محتوای آموزشی و اصول انتخاب محتوای آموزشی» نیز در ناحیه پیوندی قرار گرفتند.
نیازسنجی آموزشی و اهداف رفتاری آموزشی، در سطح نخست مدل قرار دارند. عوامل مذکور در تعامل پویا با اصول سازماندهی محتوای آموزشی و اصول انتخاب محتوای آموزشی می باشند. همچنین، مولفه های مذکور بر اصول انتخاب روش های یاددهی- یادگیری و رویکردهای یاددهی- یادگیری تاثیر می گذارند و منجر به ایجاد اصول آموزش برنامه درسی می شوند. در نهایت، تحلیل و تعیین نظام ارزشیابی، منجر به احترام و مسوولیت پذیری نسبت به محیط زیست خواهد شد.