رمزارزها در پرتو فقه و حقوق بین الملل
یکی از جنبه های مهم از زندگی انسان که تحت تاثیر پیشرفت های علم و تکنولوژی قرار گرفته است، فضای تجارت الکترونیکی می باشد. در فضای مزبور یکی از متغیرهای مهم، «فرآیند پرداخت» و یکی از ابزارهای مهم آن یعنی رمزارزها می باشد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل و بررسی ماهیت رمزارزها از منظر فقه نظام حقوق بین الملل می باشد.
این تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که در فضای فقه، با در نظر گرفتن اصول و قواعد فقهی، منع صریحی در ارتباط با جواز تلقی رمزارزها به عنوان مصداقی از مفهوم مال وجود ندارد و معاملات آنها صحیح به نظر می رسد. از طرفی در فضای حقوق بین الملل، دولت ها و به طور خاص قدرت های اول اقتصادی (مانند گروه جی20) به دلایل مختلف که در گزارش های متعدد سازمان های بین المللی اقتصادی مانند صندوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی و... منعکس شده است، با دیده ی تردید به رمزارزها نگریسته می شود.
در تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
نتایج پژوهش نشان می دهد که از منظر فقه حکومتی، استفاده از رمزارزها دارای چالش های فراوانی می باشد زیرا رمزارزها فاقد پشتوانه ی ملی هستند. از طرفی، همین مسئله باعث شده است که در فضای حقوق بین الملل نیز، سازمان های تجاری-مالی تمایلی به شناسایی صریح رمزارزها به عنوان پول در قالب اسناد لازم الاجرا نداشته باشند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.