بررسی مقایسه ای خدامحوری در فلسفه اسلامی و قرون وسطی با تاکید بر آراء ابن سینا و توماس آکوئیناس
پرسش از خدا هماره از مهم ترین و پر چالش ترین مسایل فکری فیلسوفان و متکلمان در طول تاریخ اندیشه بشر بوده است. ایشان اغلب خود در لباس اثبات و انکار، به تبیین جایگاه خداوند در نظام فکری خویش پرداخته اند. دوران قرون وسطی با تسلط تدریجی پاپ و کلیسای کاتولیک بر اروپا آغاز شد که در تاریخ فلسفه مسیحیت جایگاه مهمی دارد. این دوران را می توان دورانی نامید که همه چیز در فلسفه دین با بحث از خدا گره خورده بود، در این میان جایگاه دو اندیشمند و فلیسوف برجسته مسلمان و مسیحی یعنی ابن سینا و آکوینیاس برای بررسی خدا محوری و مقایسه آن در فلسفه اسلامی و فلسفه قرون وسطی حیاتی است، بحث از وجود خدا مورد توجه همه فرق اسلامی بوده است. با بررسی اندیشه ها و آثار هر دو فیلسوف می توان مدعی بود که آکوییناس در برخی تفاوت ها درسه حیطه مفهوم خدا، صفات الهی و براهین اثبات خدا، از اندیشه ابن سینا تاثیر فراوان گرفته است. در بحث مفهوم خدا وی نیز مانند شیخ الرییس قایل به عینیت ذات و ماهیت الهی و عدم تغایر آن است. ابن سینا برای اثبات مفهوم خدا از تقسیم موجودات به محسوس و غیرمحسوس کمک می گیرد و اثبات می کند خدا چیست؟! اما توماس آکوییناس معتقد است باید اثبات نمود خدا چه چیزی نیست!
خدامحوری ، ابن سینا ، آکوئیناس ، فلسفه اسلامی ، قرون وسطی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.