نقد و بررسی ماهیت انسان از دیدگاه نیچه با تاکید بر آرای علامه جعفری
انسان شناسی یکی از بنیادی ترین مسایل اساسی در تاریخ تفکر بشر بوده و تا کنون از جوانب مختلفی بدان پرداخته شده است. مقاله حاضر با رویکرد تطبیقی-انتقادی به بررسی اندیشه های دو اندیشمند بارز، نیچه و علامه جعفری، در این حوزه پرداخته است. نیچه با تعریفی زمینی از انسان، ماهیت او را تنها در عنصر مادی خلاصه کرده و روح را مجموعه ای از حس ها و عاطفه ها می داند. او با اصالت دادن به غرایز انسان، هیچ ساحت ملکوتی اعم از مبدا و معاد برای انسان قایل نیست. وی مسایلی چون اخلاق و دین را قیودی خودساخته تلقی می کند که با گذر از آن انسان به ابر انسان تبدیل خواهد شد. علامه جعفری بر خلاف نیچه انسان را دارای دو ساحت مادی و معنوی می داند و تن را وسیله ای برای تکامل روح دانسته و اصالت را از آن روح می داند. او برای انسان شخصیتی ذاتی، دارای فطرت و رسالت انسانی قایل است تا بوسیله خودشناسی به تعهدپذیری و مسیولیت پذیری دست یابد. البته در نگاه او، انسان باید با تعدیل خود طبیعی، به خود واقعی برسد؛ زیرا جنبه زمینی انسان نمی تواند رهبری روح را بر عهده گیرد. لذا ابر انسان نیچه به دلیل هویت محدود و زمینی آن نمی تواند پاسخگوی نیازهای عالی و اصیل انسان باشد. بنابراین مفاهیمی چون خدا، دین، عبادت و اخلاق از عناصر بنیادین هویت ساز انسان خواهد بود که با درک صحیح آن انسان هویت خویش را هماهنگ با آهنگ هستی یافته، به حیاتی معقول می رسد.
نیچه ، علامه جعفری ، انسان ، ابرانسان ، حیات معقول
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.