تحلیل انتقادهای اجتماعی در کاریکلماتورهای دهه ی نود
نگاه انتقادی به جامعه، یکی از مولفههای تعهد اجتماعی در ادبیات فارسی است. آشنایی روشنفکران با تحولات سیاسی و اجتماعی غرب در دوره مشروطه و ظهور سمبولیسم اجتماعی در عصر نیما، نگاه جامعهگرایانه به ادبیات را تقویت کرد. در این میان، کاریکلماتور نیز تا حدود زیادی، همپای دیگر جریانهای ادبی معاصر، تصویرگر واقعیات اجتماعی از قبیل یاس و امید، عشق و نفرت، رنج و شادی و... است. در حقیقت، نویسندگان کاریکلماتور این جریان ادبی را عرصهای برای طرح عواطف اجتماعی تبدیل کرده و وظیفه روشنگری، انتقاد و افشاگری را بر دوش آن گذاشتهاند. این پژوهش بر آن است تا با بررسی کاریکلماتورهای دهه نود، کاربرد انتقادهای اجتماعی آن ها را در ایجاد فضای طنز واکاوی کند. نویسندگان با بررسی مجموعه کاریکلماتورهای این دهه، انتقاد اجتماعی را در زمینههای فقر و تورم، سانسور، فضای بسته جامعه، سکوت جامعه، تخریب طبیعت، انحطاط اخلاقی، رشوهخواری و بیقانونی تحلیل کردهاند. بر اساس نتایج به دست آمده، فراوانی انتقادهای اجتماعی و خلق موقعیتهای طنزآمیز در کاریکلماتورهای دهه نود به ترتیب عبارتند از: گلکار (33 درصد)، خوشوقتی (30 درصد)، آزادیخواه (23 درصد) و گلهاشم (19 درصد).
کاریکلماتور ، طنز ، انتقاد اجتماعی ، دهه نود
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.