تفسیر هستی شناسانه نظام به مثابه ساختار نظم هستی نزد هایدگر (با تاکید بر اصل اینهمانی در نظام آزادی شلینگ)
امکان «نظام» و خواست آن چونان شیوه ای از کشف مجدد هستی بشری مشخصه عصر مدرن است. هایدگر در رساله شلینگ درباب ذات آزادی انسان (1936)، با طرح پرسش از چیستی نظام و مقایسه آن با ایدیالیسم آلمانی، برای شناخت بنیان فکری دوره مدرن شرایطی را در نظر می گیرد که تشکیل نظام لازمه آن است. او با گذر از مفهوم نظام که ساختار آن براساس نظم ریاضیاتی و بنیان های سوبژکتیو تعیین می شود مفهوم نظام چونان ساختار نظم هستی را به کار می برد. همسو با این تفسیر، پژوهش در اصل شکل گیری نظام و پرسش از امکان نظام آزادی مسئله اصلی شلینگ در رساله پژوهش های فلسفی درباب ذات آزادی انسان (1809) است. هدف این تحقیق تحلیل تفسیر هایدگر از مفهوم نظام است با تاکید بر اصل اینهمانی در نظام آزادی شلینگ. نوشتار حاضر در جست وجوی پاسخ به این دو پرسش است که چگونه تلاش شلینگ برای رفع سوء تفسیرهای موجود از این اصل، در تعبیر های مختلف همه خداانگاری، امکان سازگاری نظام آزادی را فراهم می آورد؟ در تفسیر هایدگر، چگونه خوانش شلینگ از ضرورت توجه به «است» به پرسش هستی شناختی از معنا و حقیقت هستی در اندیشه ایدیالیسم آلمانی راه می برد و پرسش از نظام به شیوه اتصال ساختار موجودات به طور کلی تغییر می یابد؟
-
پدیدارشناسی روح هگل و مسئله شیء فی نفسه کانتی
افشین علیخانی دهقی، محمد مشکات*،
نشریه فلسفه، بهار و تابستان 1403 -
مفهوم در پدیدارشناسی روح هگل
افشین علیخانی دهقی، محمد مشکات*،
فصلنامه حکمت و فلسفه، تابستان 1403 -
«متافیزیک شر»؛ تفسیر هستی شناختی از نظام آزادی
احمد عبادی*،
نشریه فلسفه، پاییز و زمستان 1402 -
مفهوم شناسی «نظام»؛ تفسیر هایدگر از دیدگاه شلینگ
الهام کریمی دورکی، محمد مشکات*
نشریه پژوهش های فلسفی، پاییز 1402