طراحی و تبیین مدل مبتنی بر خط مشی گذاری سیستمی (با تاکید بر مدل آلموند) در سازمان امور مالیاتی کشور
سازمان امور مالیاتی به عنوان مجری خط مشی های عمومی، در به کارگیری خط مشی ها، با مسایلی از قبیل تدوین هدف های سالانه، تدوین خط مشی های سازمانی، تشویق و انگیزش مجریان، مشارکت و پشتیبانی سیاسی خط مشی گذاران، تخصیص منابع، تقویت فرهنگ پشتیبان خط مشی عمومی، مدیریت منابع انسانی، کاهش دادن مقاومت در برابر تغییر، مدیریت تعارض و مانند آنها روبه رو می باشد؛ نقایص خط مشی موجود سازمان، بیانگر ضرورت طراحی و تبیین مدل مبتنی بر خط مشی گذاری سیستمی به عنوان خط مشی عمومی جدید در نظام امور مالیاتی کشور است. نحوه خط مشی گذاری سازمانی و درک واقعیاتی که در راستای تحقق آن از مرحله قانونگذاری تا به مرحله اجرا با نظر به شرایط درونی و بیرونی مرتبط با سازمان اجرا کننده رخ می دهد، می تواند به یافتن چالش های فرآیند خط مشی گذاری و اجرای آن در راستای اصلاح و یا تغییر کامل خط مشی کمک نماید. با نظر به مشکلات کاربرد خط مشی های ترکیبی (نهادی، جزیی-تدریجی)در سازمان امور مالیاتی می توان در راستای تغییر خط مشی سازمان به خط مشی سیستمی- محیطی با تاکید بر افزایش هماهنگی عوامل درون و برون سازمانی نظام امور مالیاتی گام برداشت. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و راهبرد نظریه داده بنیاد با هدف شناسایی کار ویژه های مدل سیستمی از طریق مصاحبه با صاحبنظران حوزه خط مشی گذاری مالیاتی شاغل در سازمان امور مالیاتی کشور انجام شده است و بعد از طی فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدل خط مشی گذاری سیستمی شامل کارویژه سیستمی با 3 مقوله و 6 کد مفهومی و 31 کد اولیه، کارویژه فرآیندی با 4 مقوله و 9کد مفهومی و 45 کد اولیه، کارویژه سیاستگذاری با 2 مقوله و 6 کد مفهومی و 16کد اولیه، عوامل محیطی با 3 مقوله، 7 کد مفهومی و 31 کد اولیه بر اساس شرایط بومی سازمان مالیاتی کشور طراحی گردیده است.