نقش میانجی ذهنی ‏سازی در رابطه بین حساسیت به تقویت و شخصیت خودشیفته

نویسنده:
پیام:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حساسیت به تقویت و شخصیت خودشیفته با واسطه‏ گری ذهنی سازی انجام شد. این پژوهش ازجمله طرح های توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تبریز در نیمسال دوم سالتحصیلی 99 - 98 را شامل می شد؛ نمونه پژوهش نیز با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان، 387 نفر برآورد شد که به صورت خوشه ای چندمرحله‏ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سیستم های مغزی- رفتاری کارور وایت ، پرسشنامه ذهنی سازی، پرسشنامه خودشیفتگی مرضی (PNI) بود. از روش آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نسخه 24 نرم افزار SPSS و لیزرل 80/8 استفاده شد. نتایج نشان داد اثر مستقیم سیستم فعالساز رفتاری(32/0 β=) و سیستم بازدارنده رفتاری (23/0- β=) با خودشیفتگی، سیستم فعالساز رفتاری(42/0- β=) و سیستم بازدارنده رفتاری (37/0 β=) با ذهنی سازی معنی دار بودند. اثر مستقیم ذهنی سازی با خودشیفتگی (30/0- β=) معنی دار بود. همچنین، اثر غیرمستقیم سیستم فعالساز رفتاری با خودشیفتگی (از طریق ذهنی سازی) برابر 12/0 و اثر غیرمستقیم سیستم بازدارنده رفتاری با خودشیفتگی (از طریق ذهنی سازی) برابر 11/0 به دست آمد که در سطح 05/0 معنی دار بود. با توجه به نتایج می توان نتیجه گرفت که سیستم فعالساز رفتاری و سیستم بازدارنده رفتاری به صورت مستقیم و غیر مستقیم می توانند خودشیفتگی را پیش بینی کنند. همچنین اثرکل سیستم فعالساز رفتاری و سیستم بازدارنده رفتاری بر روی خودشیفتگی معنادار بود. بنابراین می توان گفت ذهنی سازی به عنوان متغیر میانجی نقش مهمی در ارتباط بین سیستمهای مغزی-رفتاری با خودشیفتگی دارد.

زبان:
فارسی
صفحات:
42 تا 53
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2485534