مطالعه ی تطبیقی نحوه ی حمایت از زنان بی سرپرست و بد سرپرست در نظام حقوقی ایران، سوئد و دانمارک
یکی از آسیبپذیرترین اقشار جامعه، زنان بیسر پرست و بدسرپرست هستند. وضعیت اقتصادی نامناسب، مشکلات اجتماعی و فرهنگی، مشکلات روحی و روانی، فقر و... این زنان، همواره آنها را در زندگی روزمره تهدید میکند؛ بررسی وضعیت این قشر مهمترین مسیلهی پیش روی جوامع است. در واقع همه کشورها به نوعی سعی در حمایت از کودکان و زنان بیسرپرست و بدسرپرست داشتهاند، اما تفاوت در نحوهی توجه به این قشر و مدل حمایتی از آنان است. زنان بیسرپرست هم بهعنوان بخشی از جامعه، حق داشتن زندگی با کیفیت دیگر افراد با امنیت اجتماعی را دارند، به این منظور لازم است تا حمایت از ایشان مورد بررسیهای آکادمیک گسترده واقع گردد؛ پس در این مقاله به بررسی کلیات مفهوم سرپرستی و بیسرپرستی و مقایسهی سه کشور ایران، سوید و دانمارک به نمایندگی از کشورهای توسعهیافتهی حوزهی اسکاندیناوی، در یک موضوع مشترک برای کشف نقاط اشتراک و اختلاف آنها شده تا بتوان از این طریق به ارایهی راه کارهای جدید در جهت بهبود وضعیت این زنان دست یافت. لذا وظیفهی حمایت از این دسته زنان، بر عهدهی هر نظام حکوتی میباشد. این مقوله در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز پایه و اساس دینی دارد و از اهداف عالی و سیاستهای نظام محسوب میگردد. در قانون اساسی ایران و سیاستهای کلان آن بهرهمندی از تامین اجتماعی امری اساسی و ضروری محسوب شده و برنامهریزیهای متعددی صورت گرفته است. یکی از اهداف تامین اجتماعی رفع نیاز افراد کم درآمد و مستضعف جامعه میباشد و از آنجا که زنان بیسرپرست، بدسرپرست و خود سرپرست از نیازمندترین اقشار جامعه و مورد حجمهی آسیبهای مادی و معنوی زیادی هستند، مورد توجه ویژه و در اولویتبندی این راهبردها قرار دارند، اما کمک گرفتن از تجربهی موفق کشورهای موفق و الگو در سیستمهای رفاهی میتواند در بهبود وضعیت این زنان در جامعهی اسلامی نیز بسیار موثر باشد.