رویکرد شناختی در بهینه سازی دیپلماسی رسانه ای
رشد سریع فناوری های ارتباطی سبب شکل گیری دیپلماسی رسانه ای شده که در چارچوب آن رسانه به عنوان ابزار تبلیغات سیاسی دولت اقدام به برنامه ریزی ذهن مخاطبین نموده و افکار عمومی را برای پذیرش سیاست های دولت آماده می کند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوا به بررسی نقش دیپلماسی رسانه ای در مدیریت افکار عمومی پرداخته و به این سوال اصلی پاسخ می دهد که از منظر روان شناختی چگونه می توان عملکرد دیپلماسی رسانه ای را بهبود بخشید؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که: کلیشه سازی در جهت دهی به افکار عمومی، نظریه کاشت ذهنی در هویت سازی و تغییر نگرش مردم و بالاخره نظریه شناختی اجتماعی در شکل دهی به رفتار پایدار سیاسی، بیشترین تاثیر را داشته و از طریق تمرکز بر روی این سه مولفه می توان به بهبود عملکرد دیپلماسی رسانه ای اقدام نمود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.