سیاست های ایالات متحده آمریکا در بحران های سیاسی ایران معاصر(با تاکید بر جریان ملی شدن صنعت نفت)
اهمیت انرژی منطقه خلیج فارس و همچنین اهمیت استراتژیک و ژیوپولوتیک ایران برای رقابت با شوروی سابق اصلی ترین رقیب آمریکا در دنیای پس از جنگ باعث شد که ایران در کانون توجه آمریکا قرار بگیرد و از طرف دیگر شوروی نیز برای تضعیف آمریکا در پی وضع موجود بود. از سویی اقتصاد شکننده اروپای غربی علیرغم کمک های آمریکا تحت کوشش طرح مارشال پس از جنگ جهانی دوم و گسترش نفوذ شوروی به درون کشورهای بلوک غرب سبب شد که آمریکا تمام تلاش خود را به کارگیرد تا اقتصاد این کشورها رابهبود بخشد و بدین وسیله مانع ازنفوذ اندیشه های کمونیستی به این کشورها شود. یکی از ابزارهای لازم برای این منظور نفت ارزان و مرغوب بود. ایالات متحده آمریکا در طول تاریخ خود استراتژیهای متفاوت را با توجه به جایگاه جهانیاش اختیار کرده است. این تغییر استراتژی کاملا طبیعی بوده است. از انزواگرایی تا جهان گرایی (بین الملل گرایی) ؛ اما آنچه همیشه ثابت بوده، ماهیت استراتژیها که جملگی هدفشان در راستای ایجاد توانمندی اقتصادی، امنیت فیزیکی و اشاعه ارزشی بوده است. سیاست ایالات متحده را در قبال نهضت ملی، بطور کلی به سه دوره تقسیم کرده اند:اول،پشتیبانی از جنبش ملی شدن صنعت نفت؛ دوم،میانجیگری دوستانه در حل اختلافات با انگلستان؛و سوم،مخالفت با مصدق و براندازی حکومت ملی. مهمترین اهدافی که امریکا در جریان ملی شدن صنعت نفت به دنبال آن بود عبارت بودند از: 1-جلوگیری از بی ثباتی بازار نفت و تضمین جریان صدور نفت به بازارهای جهانی 2-جلوگیری از خارج شدن ایران از مدار اقمار غرب و افتادن به دام کمونیسم و شوروی 3-شکستن انحصار نفتی انگلستان و سهیم شدن در نفت ایران سوال مورد نظر در این تحقیق این است که ایالات متحده آمریکا چه نقشی در بحران های سیاسی ایران معاصر و بالاخص جریان ملی شدن صنعت نفت دارد؟ ایالات متحده آمریکا با نقشی که در کودتای 28 مرداد و ملی شدن صنعت نفت و سلطه بر شیون مختلف کشور داشت نقشی مهم را در بحران سازی در ایران معاصر دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.