تحلیل رابطه مکاشفه و استعاره از منظر ساختگرایی مطالعه موردی: ایماژ عروس در آثار روزبهان
از روزبهان بقلی عارف نامدار قرن ششم و هفتم هجری کتابی ارجمند به نام کشف الاسرار به جا مانده که سراسر آن به گزارش مکاشفه هایش از سنین کودکی تا پایان زندگی اختصاص یافته است. این کتاب بدیع، مشحون از تصاویر و صحنه های خارق العاده از تجربه های شهودی دیدار با خداوند، فرشتگان، پیامبران، اولیا و... است. روزبهان در این مکاشفه ها مکررا پیامبران و فرشتگان و اولیا را در چهره «عروس» دیده است. از دیگرسو، با بررسی آثار غیر مکاشفه ای روزبهان این نکته روشن می شود که در این آثار نیز روزبهان از استعاره «عروس» بهره فراوان برده است. این مقاله تلاشی است برای توضیح ارتباط بین این دو پدیده، و برای این مقصود از نظریه ساختگرایی در حوزه مطالعات عرفان کمک گرفته است. ادعای بنیادین نظریه ساختگرایی این است که مکاشفه های یک عارف را ذهنیت و عناصر زبانی او صورت بندی می کنند. به عبارتی دیگر از نظر ساختگرایان آنچه عارف در مکاشفاتش تجربه می کند می تواند محصول تجسم همان استعاره هایی باشد که در کلامش وجود داشته است. اگر این دیدگاه را بپذیریم، تصویر عروس در مکاشفات روزبهان برآمده از کلان استعاره ای است که در کلامش وجود داشته است و در آثاری مثل عبهرالعاشقین و شرح شطحیات آنها را بروز داده است.
روزبهان ، تجربه عرفانی ، مکاشفه ، ایماژ(تصویر) ، استعاره
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.