پیدایی و کاربست دانش ایرانشناسی نزد غربیان و ایرانیان
شرق شناسی را جنگی از مطالعات و تحقیقات دانشمندان و موسسات کشورهای غربی درباره مسایل گوناگون کشورهای شرقی خواندهاند و ایرانشناسی را که شاخهای از شرق شناسی است، جنگی از مطالعات منظم و علمی درباره گوشه و کنار تمدن، فرهنگ و تاریخ ایران میتوان خواند. این نوشتار به چگونگی شکلگیری و کاربست دانش ایرانشناسی در غرب و ایران میپردازد و در تفسیر مسیله پژوهش، از روشی توصیفی و تبیینی بهره میگیرد. از اینرو، مباحثی را همچون دامنه تعاریف و مسایل شرقشناسی و ایرانشناسی برمیرسد تا هم پیوند و همپوشانی هم تفاوت و تمایز ایرانشناسی و شرقشناسی را آشکار کند. بر پایه یافته های پژوهش، خاستگاه شرقشناسی زمینه های سیاسی و اقتصادی است و دانش ایرانشناسی که شاخهای برآمده از این دست مطالعات به شمار میرود نیز چنین خاستگاهی دارد، اما پس از تغییرات و تحوالت روششناختی و رویکردی شرقشناسی پس از جنگ جهانی دوم، شرقشناسان و ایرانشناسان خارجی و داخلی متاثر از این تغییرات و تحوالت، در قالب نسلی نو بدون انگیزه های استعماری پیشین، به بررسیها و مطالعات علمی در این زمینه پرداختند. این پژوهش بر پایه دیدگاه های ایرانشناسان داخلی درباره تحقیقات شرقشناسان در ایران، به محقق ایرانشناس توصیه میکند از یکسونگری رایج در برخی از مطالعات ایرانشناسی ناظر به معنا و تاریخچه این شاخه بپرهیزد تا بتواند درست را از نادرست بازبشناسد و به ایرانشناسی علمی دست یابد.
شرقشناسی ، ایرانشناسی ، اوریانتالیسم ، جهان غرب ، ایران
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.