تبیین مدل اثرگذاری صلاحیت فنی مدیران مدارس بر یادگیری سازمانی و رفتار نوآورانه کارکنان (مورد مطالعه: مدارس غیرانتفاعی شهر بیرجند)

هدف اصلی این پژوهش تبیین مدل اثرگذاری صلاحیت فنی مدیران مدارس بر یادگیری سازمانی و رفتار ‏نوآورانه کارکنان بود. مطالعه حاضر از نظر هدف جز تحقیقات کاربردی و از نظر روش گردآوری داده‏ها جز تحقیقات توصیفی می باشد. این پژوهش در مدارس ابتدایی و متوسطه غیرانتفاعی شهر بیرجند در قلمرو زمانی تابستان و پاییز سال 1400 انجام گرفته است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد وان‏مینح و همکاران (2017) برای متغیرهای صلاحیت فنی مدیران و رفتار ‏نوآورانه کارکنان و پرسشنامه استاندارد جیمنز- جیمنز و سانزوال (2011) برای متغیر یادگیری سازمانی با طیف پنج گزینه‏ای لیکرت استفاده شد. روایی ابزار از طریق نظر متخصصان و تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفت و با توجه به ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای پرسشنامه صلاحیت فنی مدیران به مقدار 0/725، برای رفتار ‏نوآورانه کارکنان 0/73، یادگیری سازمانی 757/0 و برای کل پرسشنامه به مقدار 0/821، پایایی ابزار نیز تایید شد. داده های گردآوری شده با نرم افزار SPSS و AMOS و با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون یو من ویتنی تحلیل گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد صلاحیت فنی مدیران بر رفتار ‏نوآورانه کارکنان و یادگیری سازمانی تاثیر معناداری دارد؛ یادگیری سازمانی تاثیر معناداری بر رفتار ‏نوآورانه دارد و همچنین در رابطه بین صلاحیت فنی مدیران و رفتار‏نوآورانه کارکنان نقش میانجی دارد. با بررسی و مقایسه مشخص شد رفتار ‏نوآورانه کارکنان و یادگیری سازمانی تفاوت معناداری در مدارس ابتدایی غیرانتفاعی و مدارس متوسطه غیرانتفاعی دارد، به طوریکه یادگیری سازمان در مدارس متوسطه غیرانتفاعی در سطح بالاتری نسبت به مدارس ابتدایی، و رفتار نوآورنه کارکنان در مدارس ابتدایی غیرانتفاعی در سطح بالاتری نسبت به مدارس متوسطه قرار داشت. بنابراین بر اساس یافته‏ های پژوهش، می‏توان بیان کرد که برای تقویت رفتارهای ‏نوآورانه کارکنان مدارس که در عصر کنونی بسیار هم ضروری است، بایسته است تا سیاست‏ گذاران آموزش و پرورش در راستای توسعه صلاحیت فنی مدیران و به تبع آن بهبود یادگیری سازمانی گام بردارند.