توئیتر به مثابه حوزه عمومی؛ نقش بروکرها در کاهش قطبیدگی توئیتر فارسی (مورد مطالعه: ترور سردار سلیمانی و سقوط هواپیمای اوکراینی)
اگرچه، گفت وگو و مباحثه مستدل و آزادانه که به شکل گیری افکار عمومی بینجامد، مشخصه نظریه حوزه عمومی هابرماس است؛ اما در توییتر فارسی به علت خوشه ای شدن کاربران و مواجهه آنها با افکار و عقاید مشابه، گفت و گو و تضارب آرا کمتر پدید خواهدآمد. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و بررسی ویژگی ها و مشخصه های منحصربه فرد کاربرانی است که در میان قطب های اصلی شبکه توییتر فارسی توزیع شده و کار تسهیل گری ارتباط و فراهم آوردن زمینه گفت وگو میان قطب های شبکه را انجام می دهند. برای تحقق این هدف ابتدا از طریق بهینه سازی معیار های مرکزیت، واسطه گران (بروکرها) را شناسایی و سپس با کدگذاری توییت های آنان بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی رسانه های اجتماعی، کردارها و گفتارهای خاص آن ها را تعیین نمودیم. در پایان و در بخش نتیجه گیری، تشابه گفتارها و کردار های بروکر ها را با نظریه کنش ارتباطی هابرماس نشان داده و استنباط نمودیم، کاربرانی ویژگی های مد نظر نظریه کنش ارتباطی را دارا هستند که در میانه جریان ارتباطی و مرتبط با سایر خوشه ها قرار دارند و در قامت واسطه گر یا تسهیل گر ارتباطی ظاهر میشوند، نه آنهایی که در خوشه های مجزا و بدون ارتباط با دیگر بخش های شبکه قرار میگیرند.