بررسی چرایی تمایز اسکاز و جادوی مجاورت در دو غزل از فاضل نظری
فرمالیسم مکتبی است که آثار ادبی را بدون توجه به تاثیرگذاری های محتمل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و... می نگرد. اسکاز به لحن راوی یک شعر یا داستان گفته می شود. بدیهی است که با توجه به تفاوت فضای اشعار، لحن نیز باید به اقتضای آن تغییر کند. عواملی مانند انتخاب وزن عروضی شعر، موسیقی قافیه و ردیف و صور خیال از مولفه های تاثیرگذار در تغییر لحن شاعر هستند و میزان حضور یا نبود و سادگی یا دشواری این مولفه ها در یک متن، توجه شاعر را به اهمیت تفاوت لحن آشکار می کند. با توجه به همین مسایل، فاضل نظری در سروده های عاشقانه از وزنی شادی آور و متناسب با فضای عاشقانه شعر استفاده می کند؛ درحالی که وزن مرثیه او افتان و حزن آور است. او در غزل عاشقانه از قافیه و ردیف طولانی برای موسیقی مندتر کردن شعر بهره می برد؛ اما در مرثیه به ردیف کوتاه بسنده می کند. همچنین حضور صور خیال در سروده عاشقانه او نسبت به مرثیه اش بسیار پررنگ تر است. او از جادوی مجاورت برای ایجاد موسیقی در فضاهای تغزلی بهره می برد.