شمول مالی و سیاست پولی در ایران
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی سیاست پولی و پیامدهای آن برای خانوارهای برخوردار و نابرخوردار از شمول مالی (خانوارهای ناهمگن بر اساس شمول مالی) در ایران است. مدل مورد استفاده در این پژوهش، مدل تعادل عمومی پویای تصادفی کینزی جدید است که بر اساس دادههای اقتصاد ایران کالیبره شده است. نتایج تحلیل واکنش نشان میدهد که علیرغم اینکه بخش قابلتوجهی از جمعیت نابرخوردار از شمول مالی (حدود 45 درصد) هستند، تکانه سیاست پولی انقباضی به کاهش قابلتوجه تورم و تولید منجر میشود. علاوه بر این، سیاست پولی انقباضی، مصرف خانوارهای نابرخوردار از شمول مالی را بیشتر از خانوارهای برخوردار از شمول مالی کاهش میدهد، چرا که خانوارهای برخوردار از شمول مالی به دلیل دسترسی به ابزارهای مالی قادر به جذب این تکانه هستند و بنابراین میتوانند مصرف را بهطور موثرتری نسبت به خانوارهای نابرخوردار از شمول مالی هموار کنند. مقایسه نتایج الگو با حالت شمول مالی کامل نشاندهنده آن است که سیاست پولی انبساطی در حالت شمول مالی کامل موجب رشد بیشتر تولید با هزینه افزایش تورم کمتر میشود. پس تلاش برای تضمین شمول مالی کامل توصیه میشود تا سیاست پولی بتواند بهطور کامل به اهداف خود دست یابد.