حضور زنان در دو داستان پرندهء من از فریبا وفی و من اورا دوست داشتم از آناگاوالدا
نویسندگان زن در آثار خود با به کارگیری تکنیک ها و مولفه های فرمی یکسان، اغلب به طرح اندیشه ها و مسایل مربوط به زنان و جایگاه و حضور آنان در زندگی و جامعه می پردازند. هدف پژوهش حاضر بررسی مسایل مشترک شخصیت اصلی زن در دو داستان «پرندهء من » از فریبا وفی و «من او را دوست داشتم » از آناگاوالدا نویسنده معاصر فرانسوی است. در این پژوهش نگاه هر دو نویسنده به عشق، خانواده و جایگاه زنان در جامعه مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اینکه این دو نویسنده از دو اجتماع متفاوت با فرهنگ و موقعیت جغرافیایی مختلف هستند اما پیام و درون مایه هر دو نویسنده ظلم به زن و تنهایی زنان و بی وفایی مردان است. زنان این داستان ها به دنبال کشف هویت فردی مستقل خود هستند و با وجود وابستگی عاطفی و اقتصادی که به همسران و خانواده خود دارند دچار خلا عاطفی شده و در نتیجه احساس تنهایی و خستگی روانی ناشی از نبود هویت و استقلال وجودشان را فراگرفته است.
هویت ، جایگاه زنان ، عشق ، فریبا وفی ، آناگاوالدا
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.