تاثیر رویارویی عاملان مختلف در انحطاط جامعه در آی بی کلاه آی باکلاه
ادبیات همواره پیوندی ناگسستنی با بافت اجتماعی خود داشته و تحول ادبیات همیشه فرآیندی اجتماعی است. آی بیکلاه آی باکلاه، نمایشنامهای نوشته غلامحسین ساعدی، مثال بارزی از جامعه ایران در دهه چهل و نمونه مناسبی برای انجام مطالعه عمیق جامعهشناختی با توجه به نظرات پییر بوردیو است. در واقع، محله مطالعهشده در نمایشنامه از مشکلاتی اساسی رنج میبرد که با موقعیت «عاملان» و «سرمایه» آنها و همچنین «عادتواره» های آنها مرتبط است. این جامعه متشکل از عاملان اقشار مختلف اجتماعی، محکوم به زوال است و این عاقبت غمانگیز توسط خود اهالی رقم زده میشود. هدف این مقاله، یافتن پاسخ برای این پرسشها است که چرا با وجود عاملان از طبقات مختلف اجتماعی، این جامعه راهی برای برونرفت از مشکل پیدا نمیکند و محکوم به شکست است و سرنوشت عاملان اجتماعی با تاثیرگرفتن از کدام ویژگیهای فردی و جمعی به زوال میانجامد. در این مقاله برای پاسخ به این پرسشها، ساختار جامعه و عوامل تاثیرگذار بر آن براساس روش جامعهشناختی بوردیو بررسی شده است. برای این منظور، مطالعه دقیق مفاهیم بنیادی جامعهشناسی بوردیو، یعنی عادتواره، میدان و سرمایه، پایه و اساس روششناسی تحلیلی خواهد بود. عادتواره طبقاتی که درک منطق کنشهای فردی و جمعی را ممکن میکند، بر شیوه زندگی تاثیرگذار است و به شکلی چشمگیر، کسب سرمایههای مختلف را تعیین میکند. در واقع، این عناصر جایگاه عاملان را در جامعه معین میکند. به این ترتیب، تحلیل موضوعات یادشده، هدایتگر کشف علل فروپاشی جامعه حاضر در این نمایشنامه است.
آی بی کلاه آی باکلاه ، جامعه شناسی ، بوردیو ، عادت واره ، سرمایه ، زبان ، روشنفکر
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.