تاملی در سیاست نوعثمانی گری ترکیه و دشواری های آن برای ایران
در این نوشتار می خواهیم با درنظرگرفتن مسایل تاریخی و توجه به سیر دگرگونی سیاست حاکم بر دولت ترکیه، بحث نوعثمانی گری را که به گفتمانی برجسته در سیاست خارجی این دولت تبدیل شده است واکاوی کنیم. نوعثمانی گری با نوکردن خاطره قلمروی امپراتوری، ذهن و قلم بسیاری از دانشوران و مفسران را به خود جلب کرده است. ادعای نوعثمانی گری مجادله برانگیز است. به همین دلیل نیز آرا و تفسیرهای متعددی در مورد آن وجود دارد. گذار از مرزهای ملی و آنچه سایکس- پیکو به نام دولت ملت به یادگار نهاد؛ به دور از مجادله نیست. بدین سان، در بسیاری از پژوهش ها با توجه به قلمروی سرزمینی که از سیاست نوعثمانی گری تصور می شود؛ چنان رویکردی را در تناظر با خواست دولت ترکیه برای گسترش اقتدار منطقه ای و حتی سرزمینی تفسیر کرده اند. در این نوشتار خوانشی متفاوت از سیاست نوعثمانی گری داریم و در برابر پرسش چرایی گرایش نخبگان سیاسی ترکیه به نوعثمانی گری و دشواری این سیاست برای ایران، این فرضیه مطرح می شود که «چنین سیاستی، پاسخی به بحران های درونی ترکیه است و بیش از آنکه تهدیدی برای قلمروی سرزمینی و هویتی ایران باشد؛ تدبیر یا چاره اندیشی برای رفع بحران های هویتی درونی ترکیه و نشانه ای از ناکامی ملی گرایی قومی (ترک گرایی) است». روش پژوهش کیفی است و ضمن بهره گیری از نظریه سازه انگاری، درنظرگرفتن مسایل تاریخی و تحلیل گفتار ایده های بانیان اندیشه نوعثمانی گری فرضیه نوشتار را بررسی می کنیم.
ایران ، خاورمیانه ، سازه انگاری ، ملی گرایی ، نوعثمانی گری
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.