برآورد تبخیر و تعرق واقعی گندم و کلزا با استفاده از الگوریتم سبال (مطالعه موردی: ایستگاه تحقیقات کشاورزی اسماعیل آباد استان قزوین)
تبخیر و تعرق پدیده پیچیدهای است که به عوامل و دادههای زیادی وابستگی دارد، بنابراین تعیین آن، بسیار مشکل و پرهزینه است. در اغلب روشهایی که بیشتر با هدف برآورد تبخیر و تعرق ارایه شده، از اندازهگیریهای نقطهای برای تخمین این متغیر استفاده شده است. بنابراین، فقط در مقیاس محلی مناسب است و به سبب پویایی و تغییرات منطقهای تبخیر و تعرق(ET) قابل تعمیم به حوضههای بزرگ نیست. یکی از الگوریتمهای سنجش از دور برای برآورد تبخیر و تعرق واقعی الگوریتم بیلان انرژی سطح زمین (سبال) است. در این الگوریتم از طریق برآورد همه مولفههای انرژی در سطح زمین ازجمله شار تابش خالص، شار گرمای خاک، و شار گرمای محسوس و با استفاده از معادله بیلان انرژی به محاسبه تبخیر و تعرق اقدام میشود. هدف از انجام این تحقیق، مقایسه برآورد تبخیر و تعرق واقعی با استفاده از الگوریتم سبال در دو محصول گندم و کلزا با نتایج برآورد تبخیر و تعرق به روش پنمن مانتیث فایو در محدوده ایستگاه تحقیقات کشاورزی اسماعیل آباد، در سال زراعی 1398 1399 است. آزمون آماری T تک نمونهای شاخص بازتاب دمای سطح زمین نشان داد بازتاب طیفی دو محصول گندم و کلزا طی دوره رشد فنولوژیک تفاوت معناداری با هم داشته است. نتایج تحقیق نشان داد مقادیر محاسباتی دو مدل مطابقت نسبتا خوبی با هم دارند و مقدار میانگین جذر مربعات خطا (RMSE) در برآورد تبخیر و تعرق واقعی برای گیاهان گندم و کلزا به ترتیب 04/3 و 09/2 میلی متر بر روز به دست آمد و مقدار ضریب تبیین ((R2 نیز به ترتیب 78/0 و 81/0 بوده است. نتایج نشان داد مدل الگوریتم سبال در مقایسه با مدل پنمن مانتیث فایو (براساس دادههای بهنگام هواشناسی)، مقدار تبخیر و تعرق را برای گیاه گندم و کلزا کمتر برآورد میکند.