طراحی و اعتباریابی الگوی مفهومی مدیریت محیط یادگیری الکترونیکی برای معلمان
مدیریت محیط یادگیری الکترونیکی به معنای تاکید بر طراحی و اجرای آن دسته از راهبردهایی است که از یک طرف به تحقق رسالت و اهداف نظام تعلیم و تربیت کمک می کند و از طرف دیگر به یادگیری اثربخش می انجامد. این اصطلاح که در نوع خود به مجموعه جدیدی از دانش و مهارت ها در زمینه استفاده مطلوب از مزایا و قابلیت های محیط یادگیری الکترونیکی نیز دلالت می کند، با رویکردی آینده نگرانه در صدد آماده ساختن ذهنیت و توان مهارت آموزی فراگیران برای تغییرات و تحولاتی است که در نتیجه ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات به قلمروی آموزش به وقوع می پیوندد. از آنجا که طراحی و خلق الگوهای کاربردی و مفید در ارتباط با مدیریت محیط یادگیری الکترونیکی در دوره های مختلف تحصیلی نقش مهمی را در تحقق اهداف آموزشی و تربیتی ایفا می کند، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مفهومی مدیریت محیط یادگیری الکترونیکی برای معلمان در مدرسه انجام گرفته است.
این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی بوده و به روش آمیخته با طرح اکتشافی متوالی انجام شده است. بدین ترتیب که با استفاده از روش کیفی، نخست الگو یا چهارچوب مفهومی پژوهش به دست آمد. سپس الگوی مورد نظر با استفاده از روش کمی اعتباریابی شد. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی شهر تهران در رشته تکنولوژی آموزشی و مدیریت آموزشی بود که با روش هدفمند گلوله برفی و رسیدن به اشباع نظری 17 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این مرحله، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای سنجش روایی صوری و محتوایی ابزار در مرحله کیفی، از نظرات خبرگان شرکت کننده و برای اندازه گیری پایایی ابزار از ضریب هولستی استفاده شد که مقدار آن 92/0 محاسبه شد. در بخش کمی، جامعه آماری شامل همه 114 نفر از معلمان خبره، کارشناسان و تکنولوژیست های اداره آموزش و پرورش شهرستان شاهین دژ بود که با روش سرشماری به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که از این تعداد 103 نفر پرسش نامه را تکمیل کردند. برای گرد آوری داده های کمی، از پرسشنامه محقق ساخته طبق مقیاس 5 درجه ای لیکرت استفاده شد که دارای 56 گویه براساس شاخص های شناسایی شده در مرحله کیفی بود. برای سنجش روایی پرسش نامه، علاوه بر روایی صوری و محتوا که براساس نظرات خبرگان انجام گرفت، از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده شد که مقدار آن بیشتر از 6/0 محاسبه گردید. پایایی ابزار با دو معیار آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR) اندازه گیری شد که در هر دو معیار، مقدار پایایی بالاتر از 8/0 بود.
در بخش کیفی، براساس تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها که با استفاده از روش تحلیل مضمون و کدگذاری باز، محوری و انتخابی اشتراوس و کوربین انجام گرفت، 4 بعد، 15 مولفه و 56 شاخص شناسایی شد که سپس بر آن اساس الگوی اولیه و مفهومی مدیریت محیط یادگیری الکترونیکی پیشنهاد شد. 4 بعد این مدل به همراه مولفه های آنها عبارت بودند از «فرایند یاددهی-یادگیری» با مولفه های یادگیری فعال، نقش معلم، سبک های یادگیری، انگیزش یادگیری، شیوه های ارزشیابی، «محتوای آموزش» با مولفه های تناسب محتوا، تولید محتوا، کیفیت محتوا، ارایه محتوا، «طراحی برنامه درسی» با مولفه های رویکرد سازنده گرایی، یادگیری مساله محور، اجتماعی سازی فراگیران و «سطوح تعاملات» با مولفه های معلم-یادگیرنده، یادگیرنده-یادگیرند، معلم-والدین. اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار (Smart PLS) نشان داد که الگوی پیشنهادی از اعتبار لازم برخوردار است.
براساس نتایج پژوهش می توان اظهار داشت که مدیریت محیط یادگیری الکترونیکی یک رویکرد کل گرایانه است که هدف آن شناسایی و طراحی راهبردهایی است که دست یابی به یادگیری فعال را برای فراگیران به ارمغان می آورد. ایجاد یک نظام مدیریتی یکپارچه و اثربخش در محیط یادگیری الکترونیکی می تواند به کارآمدتر کردن نظام آموزش الکترونیکی و شفاف ساختن فعالیت های آن کمک کند. به کارگیری سازوکارهای مناسب در مدیریت محیط یادگیری الکترونیکی از طریق مشخص کردن وضعیت موجود و مطلوب نظام آموزش الکترونیکی کمک می کند تا فرصت ها و چالش هایی که این نظام با آن روبه رو است آشکار شده و زمینه برای اصلاح و بهبود روندهای موجود و ارتقا و تعالی وضعیت های آتی نظام آموزش الکترونیکی فراهم شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.