ارزیابی بالینی اثر متیل پردنیزولون سدیم سوکسینات و ملوکسیکام در آسیب حاد نخاعی تجربی
سیستم عصبی مرکزی ظرفیت ترمیمی محدودی دارد و هرگونه آسیب نخاعی می تواند باعث ناتوانی مداوم در عملکردهای حرکتی، حسی و خودمختار شود. برای جلوگیری از این پیامد، زنجیره ای از واکنش های مضر ایجاد شده در اطراف ضایعه باید مسدود شود.
در مطالعه حاضر، اثرات بالینی متیل پردنیزولون سدیم سوکسینات و ملوکسیکام بر آسیب حاد نخاعی در مدل حیوانی رت مقایسه شده است.
24 رت نر ویستار را به طور تصادفی به 4 گروه شامل: گروه شم، گروه دارونما، گروه متیل پردنیزولون سدیم سوکسینات (30 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن، وریدی) با آسیب نخاعی و گروه ملوکسیکام (1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن، زیرجلدی) با آسیب نخاعی، تقسیم کردیم. از یک کاتتر آمبولکتومی فوگارتی برای ایجاد آسیب فشاری به قطعه T8-T9 نخاع موش ها استفاده کردیم. داروها یک ساعت پس از جراحی تزریق شدند. ارزیابی عصبی با استفاده از آزمون بازو -بتی -برسنان، بلافاصله پس از بهبودی و سپس یک بار در هفته تا 6 هفته انجام شد.
طبق نتایج آزمون بازو -بتی -برسنان، تجویز تک دوز MPSS، یک ساعت پس از آسیب در بهبود عملکرد حرکتی نسبت به گروه دارونما موثر بود و از نظر آماری معنی دار بود. اما از نظر آماری بین گروه MPSS و ملوکسیکام (به ترتیب گروه های 3 و 4) و همچنین بین ملوکسیکام (گروه 4) و دارونما تفاوت معنی داری وجود نداشت (0/01<P).
نتیجه گیری نهایی:
در ارزیابی بالینی، تجویز تک دوز متیل پردنیزولون سدیم سوکسینات، یک ساعت پس از آسیب، نسبت به ملوکسیکام در بهبود عملکرد حرکتی موثر بود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.