امکان سنجی فناوری ویدئو آرت در روایتگری داستان رزم سهراب و گردآفرید
در پژوهش حاضر، داستان رزم سهراب و گردآفرید بر اساس نظریه روایت والتر فیشر و امکان سنجی استفاده از ویدیو آرت بررسی شده است. بر اساس نظریه روایت فیشر، عقلانیت در همه شکل های آن، الزاما بر اساس روایت است. با توجه به اینکه ساختارهای روایی تبدیل به عنصری ثابت در آثار رسانه ای مانند ویدیو آرت شد، در این فرایند، بازروایت نمودن داستان های روایت ناشده ایران از جمله داستان های شاهنامه فردوسی با استفاده از رسانه ویدیو آرت، بیش از پیش الزامی به نظر می رسد. شیوه بازگو کردن روایت های کهن از طریق ویدیو آرت، می تواند منجر به اثربخشی و آشناسازی قشرها و گروه های سنی مختلف جامعه شود. به همین منظور، روش پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی بوده و برای کارآمدی بیشتر با مطالعه موردی داستان سهراب و گردآفرید چگونگی به تصویر در آوردن فناورانه این گونه روایت ها بازگو می شود. یافته ها نشان دهنده آن است که از سویی کارکردهای تعاملی در بازگو نمودن این روایت ها مطلوبیتی نداشته و از سوی دیگر، هنرهای قدیم تاب تحمل بار سنگین تغییر و دگرگونی های جامعه کنونی و از یاد رفتن روایات کهن ملی را نخواهند داشت. بنابراین، ضروری ا ست تا امکان سنجی فناوری برای خلق این آثار مورد بررسی قرار گیرد؛ در فرهنگ پویای عصر حاضر تنها با استفاده از رسانه های جدید است که می توان روایت های کهن مکتوب مانند شاهنامه را به مخاطب عرضه نمود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.