همبستگی و تضاد در روابط فرزندان بزرگ سال و والدین
در این مقاله، با استفاده از روش تحلیل طبقه پنهان و نرم افزار Mplus به گونه شناسی روابط فرزندان بزرگ سال و والدین پرداخته ایم. جامعه آماری پیمایش، زنان و مردان هجده سال و بالاتر شهر تهران بودند که حداقل یک والد زنده داشتند و با والدین خود هم سکنا نبوده اند. ابزار به کارگرفته شده پرسش نامه بوده و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، نمونه 1000نفری از 30 حوزه شهر تهران انتخاب شده است. نتایج نشان داده: الگوی روابط فرزندان بزرگ سال با پدر و مادر تقریبا یکسان بوده و چهار گونه رابطه هماهنگ، عاطفی، اجباری، و ناسازگار شناسایی شده که متاثر از شرایط ساختاری بوده اند. روابط هماهنگ بیش از 50 درصد و روابط عاطفی بیش از 30 درصد را به خود اختصاص داده اند. روابط اجباری در سطح پایین و در مادران بیش از پدران (5/5 در برابر 5/3) بوده و روابط ناسازگار نیز در سطح پایین و در پدران بیش از مادران بوده است (6/8 در برابر 7/3). با افزایش فاصله جغرافیایی شانس قرارگرفتن در گونه های عاطفی و ناسازگار افزایش یافته است. روابط ناسازگار در افرادی که پدرانشان طلاق گرفته یا بدون همسر بوده اند، بیش از دیگر گونه ها گزارش شده است. کیفیت رابطه با والدین، در گونه هماهنگ و عاطفی، بالاتر از گونه اجباری و به ویژه گونه ناسازگار بوده است. به طور کلی می توان گفت در روابط میان فرزندان بزرگ سال و والدین در شهر تهران، همبستگی نسلی غالب بوده و تضاد نسلی شایع نیست.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.