بازتاب آموزه های تربیتی اجتماعی اشعار پسامشروطه: مطالعه موردی ملک الشعرای بهار و احمد شاملو
شرایط سیاسی و اجتماعی مشروطه باعث تشویق و تشدید نگاه انتقادی، تربیتی شاعران این دوره و دوره پسامشروطه بوده است. به خاطر جایگاه جریان ساز ملک الشعرای بهار و احمد شاملو به عنوان منتقدین وضیعت اجتماعی، اخلاقی زمان اشعار ایشان برای پژوهش پیش رو انتخاب شده است. در این مقاله گردآوری داده ها به صورت «کتابخانه ای» و روش انتخاب ابیات به شیوه «هدفمند» صورت پذیرفته است. هدف از پژوهش پیش رو، بررسی اشتراکات و افتراقات آموزه های تربیتی اجتماعی در اشعار ایشان است. در همین راستا، پژوهش حاضر به شیوه «تحلیلی تطبیقی» در پی پاسخ به چگونگی نگرش این دو شاعر درخصوص شالوده های اخلاق اجتماعی: (عدالت اجتماعی، حقوق زن، جهل عمومی، آزادی، فقر، خودآگاهی اجتماعی، ظلم ستیزی و...) است. نوآوری پژوهش در این است که برای نخستین بار، دو شاعر از دو گونه و مکتب متفاوت شعری یکی در مکتب بازگشت و دیگری در سپیدسرایی به لحاظ نگرش تربیت اجتماعی مورد مقایسه قرار می گیرند. از آنجا که غلبه وجه سیاسی اشعار شعرای این دوران، باعث در سایه ماندن وجوه دیگر (به ویژه وجه تربیتی) آن شده است؛ لذا ضروت توجه پژوهشگران به وجوه مغفول مانده اشعار مذکور، انکارناپذیر می نماید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.