قضاوت قاضیان: کاوشی اجتماعی از بازنمایی های ادبی نسبت به قاضیان
ادبیات و به ویژه شعر، همواره عرصه نمودها و بازنمایی های اجتماعی بوده است. از منظر تحلیل های جامعه شناختی در ادبیات، می توان چگونگی شکل گیری ایستارها نسبت به موضوعات و مسایل اجتماعی را درک کرد؛ سابقه تاریخی آن را کاوید و نحوه تغییر آن را در طول تاریخ نشان داد. در این میان، تاریخ اجتماعی قاضیان از جمله پدیده هایی هستند که می توان آن ها را در لابه لای متون و ادبیات کهن کاوید و شکل گیری ایستارها نسبت به آن ها را بازنمایی کرد.
روش و داده ها:
هدف اصلی این پژوهش، کشف و بازنمایی ایستارهای تاریخی نسبت به قاضیان در تاریخ ادبی ایران بوده است. در راستای این هدف، روش پژوهش نیز با استفاده از محاکات طراحی شده است.
یافته ها نشان دهنده این واقعیت هستند که جایگاه و قدرت قاضیان به دلیل ارتباط با عرصه های مختلف اجتماعی و زندگی روزمره مردم، همواره در شعر شاعران نمود پیدا کرده است. فقدان قانون منسجم و اعمال سلیقه در رای، منشا انتقاد مردم و صاحب نظران شده است. براساس یافته ها، در متون ادبی به جای تامین عدالت اجتماعی از سوی قاضیان، بیشتر عرصه کنترل اجتماعی آنان خاطر نشان شده است.
بازنمایی اشعار نشان می دهد مردم به طور پیوسته منزلت و جایگاه قاضیان را مورد نقد و بازاندیشی قرار داده و پشت صحنه تعاملات اجتماعی همواره ستیزه های پنهان، شکل گرفته است. سلطه حاکمان مستبد، حمله های مداوم بیگانگان، عدم استقلال نهاد قضاوت از دربار و حاکمان، حاکمیت ایلیاتی و قومی بر کشور و... از جمله عواملی هستند که در پدیدآمدن این بازنمایی ها نقش داشته اند.
پیام اصلی:
قضاوت قاضیان همیشه در منظر شاعران مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، لذا منزلت و جایگاه آنان در بین شعرا چالش برانگیز بوده است. ارزیابی ها و قضاوت افکار عمومی جامعه نسبت به قاضیان، منصب قضاوت را شغلی سخت و دشوار برای قاضیان قرار داده است. کوچکترین شایبه ها و تردیدها در انحراف آنان از هنجارهای عرفی و مذهبی جامعه، آنان را در مظان اتهام قرار می داده است.
قاضی ، قضاوت ، ادبیات فارسی ، ایستارهای اجتماعی ، شعر فارسی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.