ارائه نظریه مبنایی نهضت تولید علم در مطالعات اسلامی

پژوهش حاضر به بررسی و ارایه  نظریه مبنایی نهضت تولید علم، در مطالعات اسلامی پرداخته و هدف نهایی آن ارایه الگویی است که از واقعیت ها و روابط موجود بین ابعاد و کنش عوامل تاثیرگذار بر نهضت تولید علم، نظریه مبنایی را ارایه نماید.

روش تحقیق:

 این پژوهش کیفی بوده و محقق  از مدل «کوربین» و «استرواس» استفاده نموده و در «کدگذاری باز» از روش تحلیل اسنادی و در مرحله «کدگذاری محوری» و «کدگذاری انتخابی» عوامل موثر بر تولید علم دسته بندی، و برای کشف روابط بین مولفه ها و ابعاد از «تست خبرگی» و برای مرحله «مدل سازی» از روش «هم رایی» و مصاحبه تا اشباع نظری استفاده و در نهایت چارچوب پارادایمیک تحقیق حاصل شده است.

یافته ها:

 یافته های این پژوهش نشان می دهند؛ شرایط ممانعت کننده یا مداخله گر در تولید علم (علم مادی و سیاست زده و جمود و تحجر علمی) به عنوان آفات علم، از جمله عواملی هستند که سرعت تولید علم را کند و علم را از مسیر اصلی خود خارج می کنند، و اگر فرآیند تولید علم بدرستی طی شود و رویکرد سازمان ها به سمت شکل گیری سازمان های دانش بنیان باشد، منجر به مرزشکنی در دانش و ارزش آفرینی و تولید قدرت خواهد شد.

نظریه مبنایی در قالب «روایت نهایی» در این پژوهش نشان می دهد؛ تولید علم بر اساس مدل ارایه شده در سازمان ها، نوآوری و خلاقیت را گسترش و تولیدات علمی دانش بنیان منجر به تولید ثروت، سرمایه ملی و در نهایت مرجعیت علمی کشور در جهان اسلام خواهد شد.