بینامتنیت در تصحیح انتقادی نسخ خطی تفاسیر عرفانی سوره یوسف (ع) نمونه موردی: بحر المحبه فی اسرار الموده
کاربست مفهوم بینامتنیت، در فهم و نقد متون عرفانی و حتی تصحیح آن ها ظهوری گسترده دارد. به طور خاص با توجه به ارتباطات عمیق و گسترده میان تفاسیر عرفانی سوره یوسف (ع) در سنت تفسیرنگاری سدههای متقدم، درک این روابط در خوانش درست و گرهگشایی از برخی مشکلات این متون و برگزیدن ضبطهای مرجح، اهمیت و جایگاهی ویژه دارد. این مقاله به روش تحلیل محتوا، با هدف تاکید بر این مسیله جدی در ارایه نسخههای موجود از تفاسیر عرفانی سوره یوسف (ع) انجام شده است و می کوشد با ذکر نمونه و مثال نشان دهد چگونه میتوان با دیدگاه بینامتنی در بستری از پیشمتنها و پسمتنهای قصه یوسف (ع) در ادبیات عرفانی، برای فهم بهتر متن و رفع دشواری ضبطهای غلط و مغشوش گام برداشت و از این طریق به هدف اصلی تصحیح، یعنی دستیابی به متنی اصیلتر نزدیک شد؛ برای نمونه، در تصحیح بحر المحبه فی اسرار الموده، یکی از تفاسیر عرفانی سوره یوسف (ع) به زبان عربی از مولفی نامعلوم است که احتمالا در قرن نهم هجری شکل گرفته است؛ بررسی تطبیقی سایر تفاسیر موجود و درک ارتباط میان آن ها به گشایش برخی گرههای متن می انجامد. در پاسخ به این پرسش که به طور خاص توجه به این رویکرد در تصحیح بحرالمحبه چگونه به رفع مشکلات فهم آن کمک میکند میتوان به برگزیدن ضبط های مرجح در نام برخی شخصیتهای قصه مانند نام خواهر یوسف نبی (دینه)، نام زلیخا (طیموس)، نام رقیب زلیخا (قارعه) تعیین برخی شخصیتهای اصلی در حکایات تاریخی و عرفانی مانند علیان مجنون/ بهلول، عثمان بن عفان/ عثمان بن مظعون فهم درست برخی احادیث نبوی و اقوال و روایتهای عرفانی مانند حدیث فراست و همچنین انتخاب دقیق ضبط برخی واژهها و شناخت افتادگیها اشاره کرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.