رابطه بین انعطاف پذیری و انگیزه تحصیلی با سرسختی روان شناختی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر چالوس

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین انعطاف پذیری و انگیزه تحصیلی با سرسختی روان شناختی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بود.

روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر چالوس در سال 1402-1401 بودند. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 310 نفر از دانش آموزان در نظر گرفته شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه انگیزه تحصیلی هرمنس (1998)، انعطاف پذیری کانر و دیویدسون (2003) و سرسختی روان شناختی نجاریان (1383) بود.

نتایج نشان داد که بین انعطاف پذیری با سرسختی روان شناختی در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (0001/0=p و 56/0= r). بین انگیزه تحصیلی با سرسختی روان شناختی در دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (0001/0=p و 49/0= r). متغیر انعطاف پذیری با ضریب بتای 34/0، متغیر جهت گیری تحصیلی با ضریب بتای 32/0 و متغیر انگیزه تحصیلی با ضریب بتای 29/0 می تواند به طور مثبت و معنی دار سرسختی روان شناختی دانش آموزان را پیش بینی کنند.

دانش آموزان دارای انعطاف پذیری و انگیزه تحصیلی بالا نسبت به دانش آموزان دارای انعطاف پذیری و انگیزه تحصیلی پایین، رویدادهای منفی را به صورت انعطاف پذیرتر و واقع بینانه تر در نظر می گیرند و مشکلات را اغلب موقتی و محدود می دانند و از شیوه های مقابله ای مفیدتر نیز سود می جویند.