بررسی دغدغه ها و مشکلات زنان در آثار «چراغ ها را من خاموش می کنم» و «عادت می کنیم» زویا پیرزاد
فعالیت زنان کشورمان در عرصه داستان نویسی حرکتی نوپاست. زنان بخوبی توانسته اند دغدغه های اجتماعی، فرهنگی، عاطفی و سیاسی خود را در آثارشان (رمان ها و داستان ها) به نمایش بگذارند. هدف پژوهش حاضر بررسی دغدغه ها و مشکلات زنان از جمله مردسالاری، تنهایی، محصورماندن درخانه، سکوت و سازش، دچار روزمرگی شدن، هویت یابی، محدودیت های ازدواج و علل ایجاد این مسایل در زندگی آن ها در دو رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» و «عادت می-کنیم» زویا پیرزاد است و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. این پژوهش به این موضوع منتهی شد که زنان آثار پیرزاد در زندگی فردی و اجتماعی خود با مسایل و مشکلات فراوانی مواجه می شوند، برخی حالت منفعلانه در پیش گرفته و با صبر و شکیبایی در برابر مشکلات سرخم می کنند مانند زنانی که در رمان«عادت می کنیم» آرزو با آن ها آشنا می شود و برخی با اراده و پشتکاری قابل ستایش درصدد رفع و حل این مسایل از زندگی فردی و اجتماعی خود هستند مانند شخصیت آرزو در «عادت می کنیم» و خانم نوراللهی در «چراغ ها را من خاموش می کنم». نتیجه اصلی پژوهش حاضر این است که مسایل فرهنگی اجتماعی و نوع نگرش جامعه سنتی و مردسالار نسبت به زنان، علت عمده بروز مشکلات در زندگی زنان داستان های پیرزاد است. این زنان اغلب موجوداتی ضعیف و وابسته به مردان هستند و گویی باور کرده اند که فقط برای انجام امور درون خانه ساخته شده اند. بطور کلی تنها عکس العمل زنان این داستان ها (به-جز موارد معدودی) در برابر معضلات و موانع زندگی اشان، خاموشی و سکوت است. پژوهش حاضر به این سوال پاسخ می دهد که زویا پیرزاد چگونه توانسته است در این دو اثر، مسایل و مشکلات مربوط به زنان را به نمایش بگذارد و در این مسیر تا چه حد موفق بوده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.