بازتاب «باور غلط» ژان پل سارتر در نمایشنامه اهریمن سپید اثر جان وبستر
مفهوم «باورغلط» اگرچه اولین بار توسط ژان پل سارتر فیلسوف فرانسوی در قرن بیستم و در کتاب هستی و نیستی مطرح شد اما پدیده تازه ای نیست و ریشه در تمامی اعصار گذشته تاریخ بشر دارد. «باورغلط» به عنوان مفهومی فلسفی و روانشناختی، می تواند به راحتی به انکار وجود آزاد بشر، استیصال ودرماندگی و درآخر به پوچ گرایی بیانجامد. ویتوریا، دوک براچیانو و فلامینیو، شخصیت های اصلی نمایشنامه اهریمن سپید اثرجان وبستر از جمله افرادی هستند که در دام خودساخته «باورغلط» می افتند و از انسان هایی طراز اول در جامعه، به وجودی درخود (فی نفسه)، بی اراده و پوچ گرا تبدیل می شوند. برهمین اساس این نمایشنامه را می توان جزو دسته «تیاتر پوچی» به شمار آورد که به یکی از بنیادین ترین مسایل فلسفی بشر می پردازد. مقاله حاضر برآن است که از دریچه تیوری «باورغلط» این شخصیت ها را مورد کندوکاو قرار دهد و تاثیر این باور را بر سیر نزولی اعتقادی و شخصیتی آنها مورد بررسی قرار دهد؛ چراکه آنان به سبب انکار وجود خود، دروغگویی به خود و چنگ یازیدن آگاهانه به «باورغلط»، در توجیه جنایاتشان، خود را درورطه پوچگرایی، سقوط و سرنگونی می اندازند. درنهایت این پژوهش اثبات می کند که تنها راه نجات بشر و البته این شخصیت ها، همانگونه که سارتر اظهار می دارد، ایمان به آزادی، پذیرفتن مسیولیت اعمال خود، استعلا و خودآگاهی است.
اهریمن سپید ، سارتر ، باورغلط ، خودفریبی ، جهش اعتقادی ، اگزیستانسیالیسم ، جان وبستر
پرداخت حق اشتراک به معنای پذیرش "شرایط خدمات" پایگاه مگیران از سوی شماست.
اگر عضو مگیران هستید:
اگر مقاله ای از شما در مگیران نمایه شده، برای استفاده از اعتبار اهدایی سامانه نویسندگان با ایمیل منتشرشده ثبت نام کنید. ثبت نام
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.