تاثیر حفظ یا توسعه ی قابلیت های ایدئولوژیک ابرقدرت ها در بلوک بندی جهانی قدرت در نظام دوقطبی و نقش آن در سیاست خارجی ایران (1955-1945میلادی)
پایان آتش جنگ جهانی دوم و سربرآوردن اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا از خاکستر آن، آغاز جنگ سرد و ویژگی های نظام دوقطبی در زمینه های علمی، تکنولوژیک، سیاسی، اقتصادی، ایدیولوژیک، ژیوپولیتیک، ژیواستراتژیک و...، دهه 55-1945 میلادی را برای سیاست خارجی ایران از اهمیت ویژه ای برخودار ساخته است. سوالی که مطرح می شود این است که آیا ایدیولوژی (چه سوسیالیسم و مارکسیسم بلوک شرق و چه کاپیتالیسم و لیبرالیسم بلوک غرب) توانسته بود به عنوان یکی از عوامل و ویژگی های ساختاری نظام دوقطبی، خود را بر سیاست خارجی ایران در سال های 55-1345 میلادی تحمیل کند؟ در پاسخ باید گفت: به نظر می رسد، در بلوک بندی جهانی قدرت، طی بازه زمانی مذکور حفظ یا توسعه قابلیت های ایدیو لوژیک ابرقدرت ها به عنوان یکی از عوامل پشتیبان و ویژگی های حمایت کننده ساختاری نظام دو قطبی، نقش قابل توجهی در توازن قوای آنها و بالتبع در سیاست خارجی ایران بازی کرده است. مقاله حاضر در فهم این مطلب از دیدگاه تیوری نوواقع گرایی (واقع گرایی ساختاری) کنت نیل والتز بهره برده است که هر چند قدرت را مهم ترین عامل در حفظ موازنه نیروها تلقی می کند و نیروی نظامی را مهم ترین عنصر این قدرت می داند، لکن، توزیع توانمندی ها و قابلیت ها را صرفا در امور نظامی نمی داند و آن را به سایر مقولاتی از جمله قابلیت های علمی، تکنولوژیک، سیاسی، اقتصادی، ایدیولوژیک، ژیوپولیتیک، ژیواستراتژیک و... نیز تسری می بخشد.
پرداخت حق اشتراک به معنای پذیرش "شرایط خدمات" پایگاه مگیران از سوی شماست.
اگر عضو مگیران هستید:
اگر مقاله ای از شما در مگیران نمایه شده، برای استفاده از اعتبار اهدایی سامانه نویسندگان با ایمیل منتشرشده ثبت نام کنید. ثبت نام
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.