افزایش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان در خواندن و نوشتن از طریق مدل تدریس مبتنی بر عمق دانش
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر مدل تدریس مبتنی بر عمق دانش بر سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان در خواندن و نوشتن بود.
در این پژوهش، از طرح شبه تجربی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. گروه آزمایش از مدل تدریس مبتنی بر عمق دانش، و گروه کنترل از روش معمول آموزش، استفاده کردند. حجم نمونه این پژوهش شامل 46 نفر از دانشآموزان پسر پایه پنجم دبستان در شهر فامنین بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند؛ 23 نفر در گروه کنترل و 23 نفر در گروه آزمایش قرار گرفتند. ابزار اندازهگیری، آزمون محقق ساخته پیچیدگی شناختی خواندن و نوشتن نوشتن (بر اساس درس فارسی پایه پنجم) بود. ضریب پایایی آزمون 0.88 محاسبه شد. در این طرح، ابتدا پیش آزمون پیچیدگی شناختی خواندن و نوشتن از هر دو گروه به عمل آمد. تدریس در گروه آزمایش با استفاده از مدل مبتنی بر عمق دانش به مدت 4 ماه انجام شد و دانش آموزان گروه کنترل نیز در این مدت، این دروس را به روش معمول، آموزش دیدند.
یافته ها:
بعد از اجرای طرح، پس آزمون پیچیدگی شناختی خواندن و نوشتن از هر دو گروه به عمل آمد و نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس ANCOVA نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود دارد و این تفاوت، نشان دهنده تاثیر مثبت مدل عمق دانش بر رشد پیچیدگی شناختی یادگیرندگان در خواندن و نوشتن بود.
نتیجه گیری:
برنامهریزان درسی، مولفان کتابهای درسی و معلمان از مدل تدریس مبتنی بر عمق دانش میتوانند جهت افزایش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان استفاده کنند.
-
ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمق دانش جهت افزایش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان
میثم کرمی*،
نشریه علوم تربیتی، بهار و تابستان 1403 -
ارائه الگوی مفهومی تربیت هنری فناورانه برای پرورش مهارتهای موردنیاز افراد در قرن 21
*
فصلنامه فناوری آموزش، تابستان 1403