بررسی تطبیقی رویکرد بیوفیلیک و مناظر شفابخش در اثربخشی بر حواس کودکان اتیسم
با افزایش تعداد نوزادان متولد شده مبتلا به اختلال اتیسم با نیازها و ادراکات حسی ویژه در آمارهای رسمی و غیررسمی داخلی و خارجی، نگرانی ها راجع به آموزش مهارت های ویژه کودکان مبتلا فزونی یافته و طبق تحقیقات صورت گرفته تعامل با طبیعت و آموزش در فضاهای باز بر بهبود شرایط آن ها، اثربخش اعلام شده است. از طرفی منظر درمانی نیز در روند بهبود سلامت گروه های مختلف انسانی موثر اعلام شده است. مناظر بیوفیلیک از شاخه های نوین منظر درمانی است و محققین حوزه منظر بیوفیلیک تاکنون به راهکارهایی د ر طراحی مناظر به منظور کاهش اضطراب، بهبود خلق وخو و افزایش روابط اجتماعی دست یافته اند . با توجه به مشکلات کودکان مبتلا به اتیسم با نیازهای ویژه و راهکارهای طراحی مناظر بیوفیلیک با توجه به نیازهای یک انسان عادی، این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اساسی است که آیا راهکارهای مناظر بیوفیلیک بر آموزش کودکان اتیسم با نیازهای ویژه نیز اثربخش است؟ در همین راستا پژوهش به شیوه کمی-کیفی با رویکردی اکتشافی به دنبال تطبیق راهکارهای آموزشی کودکان اتیسم و منظردرمانی بیوفیلیک و آزمون راهکارهای پیشنهادی است. ابتدا راهکارهای انطباقی به شیوه توصیفی-تحلیلی استخراج شده سپس برای آزمون راهکارها، به شیوه تجربی آزمودنی ها در معرض محیط قرار گرفتند و با استفاده از پرسشنامه استاندارد پردازش حسی- پیش از آزمون و پس از آزمون- تغییرات حسی کودکان بررسی و تحلیل شد . نتایج تحقیق حاکی از آن است که راهکارهای انطباقی منظر بیوفیلیک و آموزشی کودکان اتیسم بر حواسی نظیر شنوایی، لامسه، وستیبولار و حس عمقی به صورت معناداری اثربخش بوده، اما در حواسی نظیر بینایی به دلیل ادراک حسی متفاوت، اثربخش نبوده است. به نظر می رسد با توجه به بررسی عملکرد روزانه کودکان در جلسات، با افزایش تعداد جلسات، راهکارها بر حس بینایی نیز اثربخش باشد . پیشنهاد پژوهشگران برای پژوهش های آتی بسط راهکارهای درمانی و افزایش تعداد جلسات قرارگیری در معرض مناظر مختص کودکان است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.