بهینه سازی زمانی و هندسی ظرفیت تقاطعات چراغ دار به روش برنامه ریزی ریاضی صفر و یک مطالعه موردی: تقاطع جلال آل احمد - آریانفر تهران
در پژوهش حاضر، با رویکرد جدیدی به بهینه سازی عملکرد تقاطع پرداخته شده است. ترکیب متغیرهای زمانی و متغیرهای هندسی از منظر مهندسی ترافیک باعث بهبود بیشتر عملکرد تقاطع چراغ دار با هدف بیشینه سازی ظرفیت تقاطع شده است. خطوط تردد و تنظیمات چراغ به عنوان متغیرهای تصمیم در نظر گرفته شده اند و قید خطوط کوتاه نیز در مدل سازی گنجانده شده است. وجود خطوط کوتاه برای تعریض معابر بسیار پرکاربرد هستند و در بسیار از تقاطعات دیده می شوند. ظرفیت و عملکرد تقاطع به متغیرهای خطوط کوتاه رابطه بسیار معناداری در جهت مثبت و منفی دارد. در تحقیق حاضر با سه نگرش جدید: 1- در نظر گرفتن متغیرهای هندسی تقاطع به همراه متغیرهای زمان بندی و فازبندی چراغ؛ 2- در نظر گرفتن خط کوتاه و اثر آن؛ 3- استفاده از برنامه ریزی ریاضی صفرویک برای بهینه سازی؛ ظرفیت تقاطع بزرگراه جلال آل احمد و بلوار آریانفر بیشینه شدند و کارایی تقاطع حدود چهارده درصد افزایش یافت. به منظور اعتبار سنجی مدل و بررسی رفتار تقاطع مدل در نرم افزار سینکرو شبیه سازی شد و ظرفیت، زمان سفر و میزان تاخیر تقاطع برآورد شد.