تبیین مسئله اندیشیدن انسان مدرن در دیدگاه هایدگر
نکته قابل توجه در تفکر هایدگر، اینکه در هر دو دوره فکری او ذات پرسش وجود داشت. پرسشی که در هستی و زمان آغاز می گردد و در دوره دوم حیات فکری او نیز به نحوی ادامه دارد و این گشودگی فکری برای او همواره مفتوح و پابرجاست. او تاریخ متافیزیک غرب را، تاریخ بسط سوبژکتیویسم می داند که نتیجه آن برای ما «غفلت از وجود» بوده است. به نظر هایدگر از ثمرات این غفلت می توان به دوری از تفکر و اندیشه اصیل اشاره کرد. او تاریخ متافیزیک را، دلیل این بی فکری انسان می-داند و بر این عقیده است که تفکری که در پیشاسقراطیان وجود داشت، بعد از افلاطون تا نیچه دگرگون شده است و راه و مسیر اشتباهی را در پیش گرفته است که ثمرات این سنت فکری در انسان معاصر جلوه گر شده است و بی فکری نمونه ای از آن است. در این پژوهش تلاش بر این است که با روش توصیفی - تحلیلی به مسیله تفکر و مصایب آن نزد این اندیشمند پرداخته شود.
هایدگر ، تفکر اصیل ، اندیشیدن ، الثیا ، تفکر معنوی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.