طالبان و حکومت فراگیر در افغانستان
با سلطه دوباره طالبان بر افغانستان، این کشور شاهد تشکیل دولتی بود که آموزه ها و انگاره هایی دگر و غیر از دولت پیشین را عملی و اجرا کرده است. طالبان، با رد عناصر و مولفه های حکومت های حامد کرزی و اشرف غنی، ساختار سیاسی را مطابق با «امارت اسلامی» تعیین و اداره می کنند؛ رویکردی که با انتقاد گروه های مخالف داخلی و بازیگران منطقه ای و بین المللی مواجه شده است. این بازیگران بر این عقیده اند که راه حل دستیابی افغانستان به امنیت، ثبات، توسعه و پیشرفت، تشکیل «دولتی فراگیر» است. بنا به اهمیت موضوع حکومت فراگیر که شرط اساسی نظام بین الملل برای به رسمیت شناختن طالبان است، این مقاله با روشی توصیفی و تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، در پی شناخت ویژگی های حکومت فراگیر، موانع شکل گیری آن در افغانستان است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفکر و ایدیولوژی طالبان در احیای امارت اسلامی، خشونت گرایی و استبداد سیاسی، فرهنگ سیاسی قومی و قبیله ای، جزم اندیشی و مطلق نگری، قانون گریزی، بی اعتمادی به دولت مدرن، انفعال و عدم مشارکت، مهم ترین موانع شکل گیری حکومت فراگیر در افغانستان است و ایران در خصوص دولت همه شمول و فراگیر افغانستان، عمدتا به مشارکت عادلانه سیاسی در قدرت، رسمیت یافتن حقوق مذهبی شیعیان در قانون اساسی، نافذ بودن احوال شخصیه مذهب شیعه و قطع ارتباط طالبان با القاعده و برخورد جدی طالبان برای گسترش و انتشار داعش تمرکز دارد. به طورکلی، ایران برخلاف دیگر کشورها، جزییات حکومت فراگیر را به طور جامع مشخص کرده و به دنبال رفع تبعیض از گروه های قومی و نژادی و مذهبی بخصوص شیعیان است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.