ارائه مدلی برای شناسایی ابعاد تبلیغات تصویری برندهای برتر و تاثیر آن بر احساس مشتری با توجه به نقش تعدیل گر اخلاق
افزایش استفاده از تبلیغات تصویری در اینترنت، فضای محیطی و رسانه ای آن را تبدیل به یک ابزار بازاریابی برای معرفی و فروش غالب محصولات و خدمات نموده است. ازاین رو پژوهش حاضر به ارایه مدلی برای شناسایی ابعاد تبلیغات تصویری برندهای برتر ایرانی در صنعت بیمه و تاثیر آن بر احساس مشتری در ایران با توجه به نقش تعدیل گر اخلاق پرداخت.
روش تحقیق حاضر، رویکرد ترکیبی (آمیخته) کیفی-کمی می باشد. در بخش کیفی روش داده بنیاد به کار رفت. جامعه آماری شامل افراد خبره و متخصص بیمه و تبلیغات تصویری بود. از میان آنها با از روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی و تارسیدن به اشباع نظری 8 خبره به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و در نهایت داده ها با روش کدگذاری در نرم افزار Maxqdapro12 تحلیل شدند. در بخش کمی جامعه آماری شامل مشتریان بیمه کشاورزی و بیمه ایران بود که با روش در دسترس 384 نفر انتخاب شدند. ابزار پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود و در نهایت داده ها با روش تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
تحلیل کیفی تحقیق حاضر نشان داد که از میان 201 واحد معنایی شناسایی شده، 69 کد باز و 10 کد محوری استخراج گردید. در بخش کمی نیز مشخص شد مدل از برازش مناسبی برخوردار است و مشخص شد بین تبلیغات تصویری و احساس مشتری رابطه معناداری وجود دارد. بین عوامل تعدیلگر (اخلاقیات) و احساس مشتری رابطه معناداری وجود دارد. عوامل تعدیلگر (اخلاقیات) نقش تعدیلگر را در رابطه میان تبلیغات تصویری و احساس مشتری ایفا می نماید.
نتایج تحقیق حاضر نشان داد برای اثربخشی بیشتر تبلیغات و تحت تاثیر قرار دادن احساسات مشتریان نیاز است سازمان های بیمه اخلاقیات را در فرایند کاری خود مورد توجه قرار دهند.