بررسی رویکردها در کارکرد اقتصاد کلان اسلامی؛ ابهام در ماهیت و روش
اقتصاد کلان اسلامی بهعنوان یکی از بخشهای اقتصاد اسلامی در مطالعات آغازین مربوط به خود قرار دارد. در مطالعه انتقادی آثار کلان اسلامی با سه پرسش اساسی مواجهیم: 1. آیا دانش اقتصاد کلان، معرفت جدیدی عرضه میکند؟ 2. آیا دانش اقتصاد کلان اسلامی دانشی مستقل از کلان متعارف است و یا در ضمن آن مطرح میشود؟ 3. آیا کلان اسلامی جامعه مطلوب را مدل سازی میکند، یا جامعه موجود و یا هر دو را؟ این مقاله با بررسی دیدگاه های محوری متفکران مسلمان درباره کلان اسلامی با استفاده از روش مطالعه کتابخانهای به صورت توصیفی و تحلیلی در کشف پاسخ به پرسش های سهگانه می کوشد و در این راستا دیدگاه های صاحب نظرانی همچون قحف، چودری، زرقا، جارحی، میرمعزی، اسلاملوییان و صمصامی را بررسی میکند و سپس دیدگاه خود را با رویکرد نقادانه ارایه میدهد؛ بر این اساس اقتصاد کلان متعارف دچار خطای معرفت شناختی می باشد (پرسش نخست)؛ دانش اقتصاد کلان اسلامی به سبب تمایز در غایت و روششناسی یک دانش جدید به شمار میرود (پرسش دوم) و هم عهده دار مدلسازی وضع مطلوب است و هم وضع موجود و طراحی مسیر (پرسش سوم).
اقتصاد کلان ، کلان اسلامی ، اسلام ، متعارف ، نظام سازی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.