گفت و گومندی در غزل سیمین بهبهانی از منظر نظریه پست مدرنیستی منطق مکالمه باختین
مقاله حاضر، عوامل گفتگومندی در شعر سیمین بهبهانی (1306- 1393) را بر مبنای «منطق مکالمه» میخاییل باختین (1895- 1975م.) -که ازنظریه های مطرح در مکتب پست مدرنیسم است- بررسی می کند. بهبهانی از پایه گذاران غزل نو است که با نگاهی تازه به انسان و اجتماع و بهره گیری از زبان امروزی و بیانی روایی و داستانی به گفتگو در متن شعر خویش پرداخته و این گفتگوها -که به شیوه های مختلف در غزل سیمین متجلی است- موجب چندصدایی در شعر شاعر شده است. نگارندگان می کوشند با روش تحلیلی- توصیفی مبتنی بر متن غزلیات سیمین و ازطریق ذکر شواهد شعری و پاسخ دادن به این پرسش-های بنیادی که چه شگردهایی موجب چندصدایی در غزل سیمین بهبهانی شده و مضامین شعری شاعر در این امر چه تاثیری داشته است؟ استدلال کنند که سیمین افزون بر اشعار عاشقانه خود که در آنها با بهره گیری از فردیت شاعرانه با زبانی ساده و روان با معشوق خود گفتگو می کند و روابط عاشقانه خویش را با جزییات تمام بازگو می کند، با پرداختن به مضامین عاشقانه- اجتماعی(عشق فراشخصی)، وطنی و سیاسی- اجتماعی و به ویژه انتقاد از شرایط زنان و همچنین به کارگیری شگردهایی مانند روایت، مکالمه و درک حضور دیگری، گفتگو با خویشتن، گفتگوهای بدون پاسخ مخاطب، تعامل و تفاهم در گفتگو، بینامتنیت، گزاره های خطابی، تن گروتسک و کارناوال با عناصر پیرامون خود ارتباطی عاطفی برقرارکرده و شرایط حضور «دیگری» را در شعر خود فراهم آورده و توانسته است در مقابل فضای تک صدایی شعر سنتی، فضایی چندصدا در اشعار خود بیافریند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.