علی بن عباس اهوازی، پیشگام استفاده از نظریه ی «هفت اقلیم» در طب ایرانی
اهمیت بررسی تاثیر بستر جغرافیایی بر مزاج افراد و نقش آن در پیشگیری و درمان سبب شده است این موضوع به عنوان بخش مهمی از مبحث آب وهوا که از مباحث شش گانه ضروری است، از جایگاه ویژه ای برخوردار شود. این نوشتار به دنبال یافتن خاستگاه اولیه نظریه «هفت اقلیم» و پیشگام استفاده از آن در طب ایرانی است.
پژوهش حاضر با روش کتابخانه ای-اسنادی و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
این پژوهش با بررسی منابع دست اول مذهبی، جغرافیایی و طبی ایرانی، یونانی و اسلامی در قالب سیر تاریخی به ارایه مستندات مربوط به خاستگاه اولیه نظریه «ربع مسکون» و «هفت اقلیم» پرداخته است. از سوی دیگر، با بررسی متون طبی در پی یافتن پیشگام استفاده از این دو نظریه در طب ایرانی بوده است.
اولین ردپای نظریه تقسیم جهان به چهار بخش، در نوشته های اکدی، هزاره سوم قبل از میلاد یافت شده و اولین نشانه های تقسیم «ربع مسکون» جهان به هفت بخش در اوستا آمده است. این نظریهها از مشرق زمین به یونان رفتند و در آثار بطلمیوس تکامل یافتند. سپس در دوران نهضت ترجمه، به خاستگاه اولیه خود، یعنی خاورمیانه بازگشتند. کتب مسعودی نقطه عطف تلفیق این دو نظریه در ایران اسلامی است. این نظریه تلفیقی بعد از مسعودی سیری تکاملی را طی کرد؛ اما ورود آن به طب، برای نخستین بار مقارن یا اندکی پس از مسعودی، توسط علی بن عباس اهوازی انجام شد. ازآنجاکه اهوازی برای نخستین بار در کتاب «کامل الصناعه الطبیه» در ساخت دارو برای مردمان فارس، مزاج اقلیم چهارم را مدنظر قرار داد، درنتیجه می توان او را پیشگام استفاده از این نظریه در طب ایرانی دانست.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.