تحلیل کانونی رابطه راهبردهای مقابله و پیوند والدینی با اختلالات خوردن در دانشجویان
اختلالات خوردن یکی از دشوارترین مشکلات روانشناختی است که هم ابتلایی بالایی با اختلالات سلامت روان مانند اضطراب و خلق، اختلالات وابسته به سوء مصرف مواد و اختلالات شخصیت دارند. هدف این پژوهش شناخت رابطه راهبردهای مقابله-ای و پیوند والدینی با اختلالات خوردن در دانشجویان بود.
روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه کوثر بجنورد در مقطع کارشناسی در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژهش شامل 250 نفر دانشجو بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان تمامی دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه کوثر بجنورد انتخاب شدند. برای جمع اوری داده ها از آزمون بازخورد خوردن (EAT-26؛ گارنر و گارفینکل، 1979)، پرسشنامه مقابله با موقعیت های استرس زا (CISS؛ اندلر و پارکر، 1990) و سیاهه پیوند والدینی (PBI؛ پارکر و دیگران، 1979) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش همبستگی کانونی و با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و سطح معنی داری 05/0 تحلیل شدند.
نتایج پژوهش نشان داد که رابطه هر دو مولفه پیوند والدینی با مولفه های اختلال خوردن مثبت و معنادار بود (01/0<p)؛ رابطه بین راهبردهای هیجان مدار و اجتنابی (حواسپرتی) با مولفه های اختلال خوردن نیز مثبت و معنادار بود (05/0>P). نتایج تحلیل کانونی نیز بر نقش پیش بینی کنندگی مولفه های پیوند والدینی در اختلالات خوردن تاکید داشت.
بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای مقابله ای سازش یافته و مشارکت والدین در مداخلات درمانی سبب پیشگیری و کاهش آسیب های اختلال خوردن در دانشجویان می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.