هم سنجی درمان فراشناختی و درمان مبتنی بر فعال سازی رفتاری بر ابعاد نشخوار فکری در زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی
پژوهش های متعدد به بالا بودن نشخوار فکری در زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی اشاره دارند. هدف پژوهش حاضر هم سنجی درمان فراشناختی و درمان مبتنی بر فعال سازی رفتاری بر ابعاد نشخوار فکری در زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بود.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان دارای اختلال افسردگی اساسی مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی مستقر در منطقه 8 شهر تهران بود که تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه نشخوار فکری بود. برای گروه آزمایش اول درمان فراشناخت و برای گروه آزمایش دوم درمان فعال سازی رفتاری در 8 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها حاکی از آن بود که درمان فراشناختی و درمان فعال سازی رفتاری باعث کاهش نشخوار فکری و مولفه های آن در پایان مداخلات و دوره پیگیری شده بودند (05/0>p). نتایج نشان داد درمان فعال سازی رفتاری در کاهش علایم نشخوار فکری، نسبت به درمان فراشناختی اثربخشی بیشتری را نشان می دهد (05/0>p).
درمان فعال سازی رفتاری به دلیل تاثیری که بر افسردگی دارد می تواند به تنهایی و یا با درمان مکمل در کاهش نشخوار فکری و علایم افسردگی در زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی موثر باشد.