تاثیر رقم های تراریخته باقلا روی شته سیاه باقلا Aphis fabae Scopoli و زنبور پارازیتوئید آن Lysiphlebus fabarum Staey
گیاهان تراریخته، ابزارهای مهمی هستند که میتوانند مکمل برنامه های مدیریت آفات باشند. یکی از نگرانیهای مرتبط با این گیاهان، اثرهای آنها روی موجودات غیرهدف از جمله شکارگرها و پارازیتوییدها می باشد. این تاثیر میتواند به صورت مستقیم (اثرهای کشندگی) و غیرمستقیم بروز کند. دشمنان طبیعی ممکن است با تغذیه از گیاهخوارانی که از برگ، ساقه و یا گل گیاهان تراریخته تغذیه میکنند تحت تاثیر قرار بگیرند. در این پژوهش تاثیر برخی رقمهای تراریخته گیاه باقلا به نامهای G-faba-560، G-faba-5، G-faba-20 و G-faba-21 و هم چنین یک رقم بومی به نام قراملک روی فراسنجه های زیستی شته سیاه باقلا، Aphis fabae و زنبور پارازیتویید آنLysiphlebus fabarum در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج مشخص شد که میانگین تعداد پوره تولید شده توسط افراد ماده شته روی هر چهار رقم تراریخته نسبت به رقم قراملک کاهش چشمگیری داشت که بیانگر نامطلوب بودن این رقمها برای شته سیاه باقلا بود. همچنین مشخص شد که رقم بومی قراملک حساس تر از رقمهای تراریخته نسبت به شته بود و آفت روی رقمهای تراریخته کاهش جمعیت نشان داد. از طرفی طول دوره نشو و نمای مراحل نابالغ، طول عمر حشرات بالغ، درصد پارازیتیسم و درصد ظهور حشرات کامل زنبور پارازیتویید روی رقمهای مختلف باقلا اختلاف معنی داری دارد. به دلیل اینکه شته های تغذیه کرده از رقم های تراریخته جثه کوچکی داشتند، زنبور پارازیتویید آنها را برای پارازیته کردن ترجیح نداد. درنتیجه در گیاهان تراریخته دشمن طبیعی تحت تاثیر کاهش جمعیت و فقدان میزبان قرار گرفت و می توان گفت در رقمهای تراریخته مورد بررسی، جمعیت و کیفیت آفت کاهش یافته و گیاه تراریخته خود به تنهایی باعث مهار آفت میشود.