عوامل دگرگونی خوانش ایرانیان عصر قاجار از مبانی حکمرانی
تاسیس سلسله قاجار در بستری کهن از آمد و شدهای حکومت هایی اتفاق افتاد که بیشتر آنها، مبانی حکمرانی نسبتا مشابهی داشتند. فضای سیاسی و روابط حاکم بر دولت و ملت در دوره اول این حکومت، منطبق با پیش فرض های دیرین مردم ایران از حکومت داری بوده است. اما بر خلاف حکومت های پیشین، قاجاریان در ادامه کار با شرایطی رو به رو شدند که تا پیش از آنها هیچ حکومتی در ایران آن را تجربه نکرده بود. آشنایی جامعه ایرانی با فرهنگ و تمدن غربی در نیمه دوم حکومت قاجار، دریچه ای به سوی منسوخ شدن مبانی حکمرانی نهادینه شده در ایران گشود. در این دوره علاوه بر تشکیک در مشروعیت نظام سلطنتی، مطالبات سیاسی جدیدی از سوی مرم مطرح و از قانون محوری و دموکراسی سخن به میان آمد. این نوشتار بر آن است با بررسی سیر دگرگونی قرایت ایرانیان از مبانی حکمرانی در طول دوره قاجار، به این پرسش اساسی پاسخ گوید که چرا نظام حکمرانی نهادینه شده در اذهان ایرانیان تا دوره قاجار، از اواسط این دوره رو به افول گذاشت؟ به نظر می رسد مهمترین عامل در این ارتباط، افزایش تعاملات جامعه ایرانی با دنیای غرب و کسب آگاهی از الگوی غربی حکومت بر مردم بوده است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای به بررسی این موضوع خواهد پرداخت.