بحثی در صحت و سقم انتساب منظومه خسرونامه
منظومه عاشقانه خسرونامه یا گل و هرمز یکی از مثنوی های معروف منتسب به عطار است که برخلاف دیگر مثنوی های جعلی منسوب به وی، به خاطر نظم و انسجام شعری و اشتمال بر پاره ای ویژگی های زبانی و تبحر سراینده، عده ای را بر آن داشته است تا این منظومه را از آن عطار بدانند و آن را در ردیف چهار منظومه اصلی و مسلم وی، یعنی منطق الطیر، اسرارنامه، الهی نامه و مصیبت نامه بنشانند. درمقابل، عده ای دیگر نیز با بیان ادله ای این انتساب را رد کرده اند. این مقاله به مطالعه سبک شناختی خسرونامه ازحیث ساختار، زبان و محتوا می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد انتساب این منظومه به عطار نادرست است؛ زیرا بین خسرونامه و آثار مسلم عطار، هم ازحیث شکل و ساختار، هم ازنظر کاربردهای زبانی در دو سطح واژگانی و نحوی و هم ازجنبه محتوا و درونمایه، اختلاف و تفاوت های عمده ای وجود دارد. از طرف دیگر با مطالعه نسخه شناختی و برون متنی این منظومه و کشف برخی حقایق تاریخی، رد انتساب آن به عطار تقویت می شود.
عطار نیشابوری ، خسرونامه ، ساختار ، زبان ، محتوا
-
«شکل شناسی مثنوی های تعلیمی و عرفانی بر مبنای سنت های ادبی» (از آغاز تا پایان قرن هفتم هجری)
، یدالله نصراللهی، علی حاجی زاده*
مجله ادبیات عرفانی، پاییز 1402 -
متن شناسی دست نویس نسخه منحصر به فرد دیوان بلبل گیلانی (سده نهم ه. ق)
علی محمدیارلو*، یدالله نصراللهی،
نشریه تاریخ ادبیات، پاییز و زمستان 1402 -
«پندنامه» از عطار نیشابوری نیست
، *، احمد گلی
مجله متن شناسی ادب فارسی، پاییز 1399 -
گفتگوی عقل و عشق در نگرشی عرفانی به حکایتی از «هفت پیکر» نظامی
*
مجله عرفانیات در ادب فارسی (ادب و عرفان)، پاییز 1397