بازتاب استبداد شرقی در مثنوی
ویتفوگل، جامعه شناس آلمانی، یکی ازنطریه پردازان برجسته در زمینه نظریه استبداد شرقی است. این نظریه از جمله رویکرد هایی است که ویژگی های پیچیده جوامع شرقی و تفاوت های فرهنگی آن ها را آشکار می کند. منشا الهی قایل شدن برای پادشاه، سرسپردگی و اطاعت تام از حاکم، وجود طبقات اجتماعی، فقدان مبارزه طبقاتی، ارعاب و خشونت، انزوا طلبی و... از جمله مولفه های مهم این نظریه است که نگارندگان دراین مقاله با بهره گیری از روش تحلیل توصیفی و با رویکرد جامعه شناسی ادبی این مولفه ها را در مثنوی معنوی کاویده و آن ها را با تعدادی از داستان های این اثر سترگ عرفانی تطبیق داده و به این نتیجه رسیده اند که مثنوی، افزون بر آنچه آگاهانه و مستقیم درخصوص عرفان و اخلاق نشان می دهد، گفتمان های فرهنگی، اجتماعی و فکری دیگری را نیز بازمی نماید. بر این اساس می توان ادعا کرد الگوی ذهنی شاعر از روابط قدرت و نظام سلسله مراتبی حاکم بر آن قابل تشخیص است؛ به گونه ای که او نیز مانند مردم روزگار خویش گفتمان رایج زمانه خود را در مقوله قدرت و به تبع آن سیاست پذیرفته و به همین دلیل تا حدودی به حاکمیت سیاسی و نظام سلسله مراتبی سلطنت، نوعی مشروعیت ظاهری بخشیده است.
استبداد شرقی ، مولانا ، ویتفوگل ، قدرت ، فرهنگ
-
واکاوی استبداد شرقی در فیه مافیه و مکتوبات مولانا جلال الدین بلخی
حجت الله پاپی، *،
مجله پژوهش های ادب عرفانی (گوهر گویا)، بهار و تابستان 1403 -
هنرنمایی حافظ در عرصه گزینش صفت بلاغی برپایه علم بدیع
روح الله نوری، *، علی حیدری
مجله فنون ادبی، زمستان 1402 -
چندمعنایی و گونه های آن در غزلیات خواجو
مجید عزیزی هابیل، *، علی حیدری،
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی، تابستان 1402